سحاب آراست باغ و بوستانرا
فدای باغبان کن خان و مان را
همان آبی که گرد از روی گل شست
بدینسان مست دارد بلبلان را
چنان گلبن گرانبارست از گل
که بلبل بست بر خاک آشیان را
بگلشن می کش و بر خود مخندان
دهان غنچه پر زعفران را
مروت خانه زاد می فروشست
که ارزان می دهد رطل گران را
بصحرا سیر چون آبروان کن
بدست خود نگردانی عنان را
درین موسم که صحراها بهشتست
بفرزندان رها کن خانمان را
گل و لاله که می غلطد بر خاک
تنگ ظرفند گویا، بوستان را
بروی سبزه می غلطد بنفشه
عجب پیری که می مالد جوان را
بگلشن عمر جدول خوش گذشته
همیشه گرچه بر لب دیده جان را
چمن با آنکه همکار مسیحاست
نمی بندد رعاف ارغوان را
قبای تنگ بر تن چاک گردد
شکافد گل حصار گلستان را
بهم آمیزش گلها جنانست
که گلدسته نخواهد ریسمان را
دم کوره ز تأثیر رطوبت
زند آب آتش آهنگران را
ز پهلو بوریا گردد نشان دار
رطوبت آب داد از بس جهان را
هوای برشکالی مومیائیست
ز گلبن شاخ بشکن امتحان را
بهار گلشن فردوس خواهی
درین موسم ببین هندوستان را
کند دندان مارش کار شبنم
فزون باد ایمنی دارالامان را
خوشا ملکی که از یک آب شمشیر
گل و لاله دمد سنگ فسان را
بیکدم ز آب پیکان می شود سبز
هدف سازد کسی گر استخوان را
ز بس موج رطوبت اوج دارد
دماند خوشه کاه کهکشان را
نهفته جاده ها در زیر سبزه
ز مسطر خط بپوشاند نشان را
ستون خانه ها شد سبز و قمری
فرامش کرده سرو بوستان را
خس و خاشاک زانسان سبز گردید
که بلبل می کند، گم آشیان را
خطیب فاخته بر منبر سرو
مناقب خوان بود شاه جهان را
زبان سبزه در هر سرزمین گفت
ثنای ثانی صاحبقران را
فلک از کوکب بختش عزیزست
ز آئینه است قدر آئینه دان را
بدورانش که ایام نشاطست
جرس در خنده می پیچد فغان را
ز عید وزن، شاهنشاه عالم
جهان اندوخت عیش جاودان را
دو نوبت رخصت پابوس دارد
بساط پادشاه کامران را
ز رشک کفه هایش بسکه داغند
نماند رنگ بر رو اختران را
بعهدش آنچنان در خواب امنست
که باید پاسبانی پاسبان را
بملکش راهزن، مانند جاده
بمنزل می رساند کاروان را
بعهد عدل او واپس ستاند
چمن از خاک زرهای خزان را
بعهدش عدل کسری هر که سنجید
بهم سنجید قصاب و شبان را
در آن بزمی که خلقش میزبانست
طفیلی داغ دارد میهمان را
بدوران تمیزش همچو لاله
نگردد زیر دست آتش دخان را
مدد نیروی اقبالش نخواهد
نمی تابد فسان تیغ زبان را
ز حفظش پیره زال چرخ ازین پس
بدوک شمع ریسد ریسمان را
اگر از آستانش سر بتابند
گریبان طوق گردد سرکشان را
ز خورشید ضمیرش پرتوی دان
صفای خاطر اشراقیان را
ضعیفان را چو در زنهار گیرد
سحاب روی مه سازد کتان را
اگر چه احتشامش همچو گردون
مسخر کرد سرتاسر جهان را
شکوهش هند را خوش کرده مسکن
بشب روشن شود شان آسمان را
قلم چون قصه رزمش نویسد
کند از خون رقم سر دوستان را
نیاید زخم تیغ او فراهم
برای خنده دارد گل دهان را
ز زخمش پوست بر اندام دشمن
نموداری بود توز کمان را
سنانش کنجکاوی چون کند سر
چو نی مغزی نماید استخوان را
سلیمانی چشم دشمنانش
دو خاتم باشد انگشت سنان را
زبان را درفشانی از کف اوست
ز ابرست آب در جو ناودان را
ز سر حد مکان، خیمه برون زد
عطایش تا که گیرد لامکان را
قلم در وصف جودش جای نگذاشت
به پشت و روی طومار زبان را
کفش پرداخت کان گوهر و زر
فلک برچید آخر این دکان را
نباشد وعده چون بی انتظاری
پسندیده عطای بیگمان را
درون شیشه افلاک بیند
بسان می فضای آسمان را
همیشه با ترازو تا بود کار
سبکبار و گران سنگ جهان را
بغیر از دشمنش گردون نه بیند
سبکباری بخاطرها گران را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیباییهای بهار و بهشتگونه طبیعت و همچنین به قدرت و عظمت یک پادشاه اشاره دارد. شاعر با وصف باغ و گلها و بلبلان، حال و هوای بهار را به تصویر میکشد و به وفور نعمتها در این فصل اشاره میکند. او همچنین از بیعدالتیها و ظلمهایی که میتواند در جامعه وجود داشته باشد، سخن میگوید و ضرورت حفظ عدالت و امنیت را یادآوری میکند. در نهایت، شاعر با ستایش از پادشاه و ویژگیهای او، به جایگاه او در میان مردم و قدرتش در برقراری عدالت اشاره میکند. متن به طور کلی به زیبایی طبیعت و نقش حکومت در حفظ سعادت و خوشبختی جامعه پرداخته است.
هوش مصنوعی: ابرها باغ و بوستان را زیبا کردند، حالا برای خوشحالی باغبان، خانه و کاشانه خود را فدای او کن.
هوش مصنوعی: همان آبی که زمین را از خاک و گرد و غبار پاک میکند، موجب سرمستی و شادی بلبلان میشود.
هوش مصنوعی: درختان گل با شکوفههای فراوان چنان پر بار شدهاند که بلبل در نزدیکی لانهاش به آرامی نشسته است.
هوش مصنوعی: در باغ، گل را بچین و به چهرهی خود لبخند نزن؛ زیرا غنچهای که پر از زعفران است، در حال شکفتن است.
هوش مصنوعی: مروت و جوانمردی باعث میشود که آدم خوب و با صداقتی برای دیگران ارزش قائل شود و حتی در فروش چیزی که بر او حق است، انصاف را رعایت کند، به طوریکه با وجود ارزش بالا، آن را به قیمت مناسب بفروشد.
هوش مصنوعی: در بیابان گام بزن و مانند افراد با وقار و محترم رفتار کن، که این به تو بستگی دارد که چگونه مسیر خود را هدایت کنی.
هوش مصنوعی: در این دوران که دشتها به زیبایی بهشت تبدیل شدهاند، خانه و خانوادهات را رها کن و به فرزندانت آزادی بده.
هوش مصنوعی: گل و لالهای که بر روی زمین میچرخند، به نظر میرسد که در ظرفی تنگ قرار دارند و فضای باغ را محدود کردهاند.
هوش مصنوعی: گل بنفشه بر روی چمن میغلتد و چه عجب که پیری دست به جوانی میمالد.
هوش مصنوعی: در باغ زندگی، همیشه زمانهای خوشی گذرانده میشود، هرچند که با آمدن مشکلات، چشمها پر از اشک میشود.
هوش مصنوعی: چمن، با وجود اینکه همراه و همپیمان مسیح است، دست به کار نمیشود تا رنگ ارغوانی را به خود بگیرد.
هوش مصنوعی: لباس تنگ بر تن فردی باعث میشود که آن لباس پارهشود و در نتیجه، گلهای باغ به زیبایی شکوفا شوند.
هوش مصنوعی: ترکیب گلها بهشتی است که وقتی به هم میپیوندند، نیازی به ریسمان ندارند.
هوش مصنوعی: آب در کوره به دلیل رطوبت، تأثیر خود را بر آهنگران میگذارد.
هوش مصنوعی: در کنار آب، بوریا به خاطر رطوبت تبدیل به علامتی میشود که نشاندهنده تأثیر آب بر جهان است.
هوش مصنوعی: هوا به گونهای است که مانند مومیایی به نظر میرسد و نشاندهنده زیبایی و لطافت طبیعت مانند گلهاست، اما این زیبایی به دست میآید که باید از شاخسارها عبور کرد و خود را در آزمایشی قرار داد.
هوش مصنوعی: در این فصل زیبای بهار، میتوان مناظر خوشایند و دلربای هند را مشاهده کرد که همچون بهشتی گلزار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: مار با دندانهایش میتواند شبنم را بگیرد و این نشانهای است از کار او. بنابراین، در جایی که به امنیت و آسایش میرسیم، باید مراقب باشیم.
هوش مصنوعی: بسیار زیباست سرزمینی که در آن، از یک رود با شمشیر، گل و لاله، شکفتن سنگ و جادو آغاز میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این نکته اشاره میکند که گاهی یک عمل ساده و بیاهمیت میتواند به نتیجهای بزرگ و مهم منجر شود. مانند این که با یک ذره آب، تیرکی به رنگ سبز درمیآید و کسی میتواند با توانایی خود حتی از استخوان چیزی بسازد. این بیانگر آن است که با تلاش و خلاقیت میتوان به دستاوردهای ارزشمندی رسید.
هوش مصنوعی: به خاطر شدت رطوبت و ریزش، خوشهای از کاه در فضا مانند کهکشانی زیبا به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در زیر چمنزار، راهها به طور پنهانی وجود دارند که نشانهها و نشانههای آنها به وسیلهی گیاهان پوشیده شده است.
هوش مصنوعی: خانهها با سبز شدن درختان زینت یافته و پرندگان دیگر به یاد سروهای باغ نیستند.
هوش مصنوعی: برخی موجودات بیاهمیت و کمارزش به خاطر صدای زیبا و دلنشین بلبل، به سبزی و زندگی امیدوار میشوند، در حالی که بلبل خود در جستوجوی آشیانهاش است.
هوش مصنوعی: سخنران با استعداد، در منبر خود، فضایل شاه جهان را بیان میکرد.
هوش مصنوعی: سبزه در هر سرزمینی به شکلی زیبا و منحصر به فرد درباره ثانی صاحبقران ستایش میکند.
هوش مصنوعی: اجازه بدهید بگویم که ستاره بخت او باعث ارزشمند شدن او در چشم فلک شده است. این نشان میدهد که ارزش و بزرگی هر شخص به درک و فهم خود از موقعیت و شرایطش بستگی دارد.
هوش مصنوعی: در دوران شادابی و خوشحالی، صدای زنگ در حال خندیدن است و آه و ناله را به گوش می رساند.
هوش مصنوعی: از جشن بزرگ، پادشاه جهان خوشیهای ابدی را ذخیره کرد.
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی شاد و کامیاب است، تنها در دو فرصت میتواند بر سر سجوده و احترام برود.
هوش مصنوعی: از شدت حسادت، آنقدر کفههایش داغ است که رنگ ستارهها بر چهرهشان نمانده است.
هوش مصنوعی: او آنچنان در امان و آرامش است که حتی نیاز به نگهبانی برای نگهبان وجود دارد.
هوش مصنوعی: در کشور پر از دزدان، مانند یک جاده، کاروان را به مقصد میرساند.
هوش مصنوعی: در زمان عدالت او، باغ گل را دوباره از زمین و خاک زرد پاییز بازپس خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: هر کسی که با انصاف و عدالت رفتار کند، مانند خسرو، اندازهگیری و قضاوتش درست خواهد بود؛ حتی اگر این قضاوت بین دو نفر با شرایط متفاوت باشد، مثل قصاب و شبان.
هوش مصنوعی: در آن مهمانی که میزبانش خداوند است، افراد دیگر به خاطر محبت و محبتپذیری او، از گرما و عشق او بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: هرگز به خودی خود، چیز خوب و زیبا مانند لاله نمیتواند به راحتی در برابر آتش و دود، آسیب ببیند و دچار خرابی شود.
هوش مصنوعی: با کمک نیروی خوشبختیاش، از شر تیغ تند زبان دیگران در امان نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: از آن به بعد که او را حفظ کند، گردونه زمان مانند پیر زالی به دقت و ظرافت، شمعی از بیپایانی و روشنایی در چرخ زندگی ریسیده و ریسمان را میسازد.
هوش مصنوعی: اگر کسی از درگاه او روی بگرداند، گردن سرکشها به زنجیر خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: نور خورشید وجودش، روشنایی خاصی به دل و روح روشنیبخش عاشقان و اهل معرفت میبخشد.
هوش مصنوعی: زمانی که ابرها به کمک ضعیفان میآیند، چهرهای زیبا به خود میگیرند و بلاؤهای سخت را نرم و راحت میسازند.
هوش مصنوعی: اگرچه شکوه و عظمت او به اندازهای است که کل جهان را تحت تأثیر قرار داده، اما همچنان برتری او نمایان است.
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوه او چنان است که هند را به زندگی خوش تبدیل کرده و در شبی روش و تابناک، عظمت آسمان را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: قلم وقتی داستان جنگش را مینویسد، با خون، سرنوشت دوستان را رقم میزند.
هوش مصنوعی: زخم تیغ او به طرف کسی نمیآید و او خنده را در چهرهاش دارد.
هوش مصنوعی: زخم او بر تن دشمن نشانی از قدرت و توانایی تیراندازی تو بود.
هوش مصنوعی: سنان، که به کنجکاوی شباهت دارد، وقتی سرش را بالا میآورد، مانند نی، مغز استخوان را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: چشم دشمنان سلیمان باید مانند دو انگشتری به زیبایی و ارزش انگشت سنان باشد.
هوش مصنوعی: زبان او همچون درفش و شمشیری تیز است، همانطور که آب از ابر به ناودان میریزد.
هوش مصنوعی: از مرزهای جهان ماده، بخشش و نعمت الهی بیرون زد تا دنیای بینهایت را در بر گیرد.
هوش مصنوعی: قلم در توصیف بخشندگی او چنان ناتوان است که هیچ جایی برای بیان آن در طومار باقی نمیگذارد.
هوش مصنوعی: کفشهای قیمتی و باارزشی که از آنها به عنوان بهترین کالا یاد میشود، در نهایت فروشگاهی که این محصولات را عرضه میکند، بسته میشود.
هوش مصنوعی: وقتی وعدهای نباشد، انتظار برای آن هم خوشایند نیست و هدیهای که بدون شک داده میشود، ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: درون شیشه، آسمان را مانند فضای نوشیدنی میبیند.
هوش مصنوعی: همیشه با دقت و سنجش، کارهای سبک و سنگین دنیا انجام میشود.
هوش مصنوعی: جز دشمنش هیچ چیزی را سبک نمیبیند و به سختیها و مشکلاتش همچنان سخت میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو ایزد خواست کردن این جهان را
کزو کون و فسادست این و آن را
ز مرگ شاهزاده نصرة الدین
نه دل را ماند قوت ، نه زبان را
جهانی بود در انواع مردی
که داند مرثیت گفتن جهان را؟
چه طرز آرم که ارز آرد زبان را؟
چه برگیرم که در گیرد جهان را؟
غلام و مادر طفل آن جوان را
نه چندان زد که بتوان گفت آن را
زهی فرمانده مطلق جهان را
مشرف کرده نامت هر زبان را
فلک بر تخت شاهی نانشانده
چو تو یک خسروخسرو نشان را
اثرهای بزرگت شاد کرده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.