گنجور

 
جویای تبریزی

در راه وصالت ای بت کج کلهم

شب تا به سحر چشم تمنا به رهم

تا پیک صبا مژدهٔ دیدار آورد

چون شعلهٔ شمع مضطرب شد نگهم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode