گنجور

 
جویای تبریزی

زان عارض لاله گون و آن خال بنفش

نه فکر کلاه دارم و نه غم کفش

با آن سر مژگان دل خونین مرا

باشد پیوسته صحبت مشت و درفش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode