گنجور

 
جویای تبریزی

پنهان تراست ساعد سیمین در آستین

یا جا گرفته دستهٔ نسرین در آستین

در هجر نوگلی ست دو منقار عندلیب

ما را هزار نالهٔ رنگین در آستین

از یاد لطف و قهر تو مینا صفت مراست

با جوش خنده گریهٔ خونین در آستین

موج شکست نام خدا خوشنما بود

از زلف عنبرین تو چون چین در آستین

چون شاخ ناشکفتهٔ گل در گریستن

دارم هزار دیدهٔ خونین در آستین

جویا مخور فریب کهن زال آسمان

دارد دو صد کرشمهٔ شیرین در آستین