غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین باشم
دلی در هر کجا آید به درد اندوهگین باشم
به یاد عارضی سیاره ریزد در کنارم چشم
ز دامان پر انجم آسمانی بر زمین باشم
هنرور را فلک دایم ز اشک اندوهگین دارد
چو تیغ از جوهر خود تا به کی چین بر جبین باشم
چو دامی کو نهان در خاک باشد تا دم محشر
پس از مردن همیشه وصل او را در کمین باشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس عمیق غم و اندوه شاعر نسبت به وطن و عزیزانش میپردازد. شاعر میگوید که هر جا باشد، دلش به خاطر غمهای مردم و سرزمینش درد میکشد. او به یاد زیباییهای عاشقانه و وجود آسمانیاش، همیشه دلتنگ و اندوهگین است. همچنین، به هنرمندانی که همیشه با گریه و اندوه زندگی میکنند اشاره میکند و میگوید که همین غمها او را تحت فشار قرار میدهد. در پایان، شاعر به مرگ و انتظار وصل با عزیزانش اشاره میکند و میگوید که تا روز محشر، در کمین این وصال خواهد بود.
بهطور کلی، شعر در مورد غم، عشق، و انتظار است.
هوش مصنوعی: هر کسی غمی در دل دارد، من هم در این غم شریک هستم، و هر جا دلی به درد بیفتد، من هم غمگین میشوم.
هوش مصنوعی: در کنارم یاد یک زیبایی میدرخشد و از چشمانم بر دامن پرستاره آسمان، آرزو دارم که بر روی زمین باشم.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم، اما توقع نداشته باشید که در اینجا اشارهای به منبع اصلی کنم. به همین خاطر، این متن را به صورت مستقل بیان میکنم: زندگی و سرنوشت، همیشه با اشک و غم هنرمند درگیر است، مانند یک تیغ که همیشه تیز و برنده میماند. تا کی باید این غم را بر پیشانی خود تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: همچون دامندی که در زیر خاک پنهان است و تا روز قیامت منتظر است، من نیز پس از مرگ همواره در کمین وصال او خواهم بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.