می رباید خط روی لاله گونم بیشتر
در بهاران می شود سوز جنونم بیشتر
لحظه ای بنشین نمی خواهم شود آتش بلند
می شود از رفتنت سوز درونم بیشتر
بسکه می دارم نهان در سینه دود آه را
رنگ داغ لاله می ماند به خونم بیشتر
زلف او در بردن دل هیچ کوتاهی نکرد
می رباید لیک چشم پرفسونم بیشتر
مقصدم نبود در این صحرا بجز سرگشتگی
می کند آواره جویا رهنمونم بیشتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساس عمیق و دردناک شاعر درباره عشق و دلتنگی میپردازد. شاعر از شدت احساساتش میگوید که در بهار، جنونش بیشتر میشود و با رفتن معشوق، درونش آتش میگیرد. او از سینهاش دودی به یادگار دارد و رنگ داغ عشق بر جانش باقی مانده است. شاعر به نوعی از سرگشتگی در زندگی خود سخن میگوید و هیچ هدفی جز جستجوی راهی برای رهایی از این احساسات ندارد. در کل، شعر بیانگر عمق عشق و رنج ناشی از دوری است.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، زیبایی و لطافت گلها و رنگینی آنها باعث میشود که احساسات و اشتیاق درونم شدت بیشتری پیدا کند و دیوانگیام بیشتر شود.
هوش مصنوعی: لحظهای بمان و برو نیا، چون میترسم آتش دل من زودتر شعلهور شود و درد بیشتری ایجاد کند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در دل خود عشق و درد فراوانی دارم، اشکها و اندوههایم مانند رنگ داغ گل لاله بر جانم تأثیر میگذارند و بیشتر از همیشه حس میشوند.
هوش مصنوعی: زلف او به گونهای دل را میرباید که هیچ کمبودی در این کار ندارد. هرچند او دلها را میدزد، اما چشم زیبا و افسونگر من خودش بیشتر از همه جلب توجه میکند.
هوش مصنوعی: من در این بیابان جز سرگردانی هدف دیگری ندارم، هرچند که در جستجوی راهنمایی هستم تا مرا بیشتر هدایت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.