در سینه نیست دل به خدا ره نبرده را
نسبت مده به حضرت دل خون مرده را
افتادگی خوش است که در روز بازخواست
بیم حساب نیست به خود ناسپرده را
کم گوی تا خلاص شوی از زبان خلق
کس عیب نشمرد سخنان شمرده را
غافل مشو زخویش که ارباب معرفت
گمره شمرده اند به خود ره نبرده را
صد نافه مشک قیمت یک تار موی اوست
با زلف او چه همسری این خون مرده را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نکات عمیق عرفانی و انسانشناسانه اشاره میکند. او تاکید دارد که دل کسی که به خداوند راه نیافته، در واقع مرده است و نباید این حالت را به دیگران نسبت داد. همچنین، او به افتادگی و تواضع اشاره میکند و میگوید که در روز قیامت، هیچکس نمیتواند بر اساس کارهایش به او حساب پس دهد. شاعر توصیه میکند که کمتر سخن بگویم تا از داوریهای مردم در امان باشیم و بر روی خودشناسی تمرکز کنیم. به علاوه، او به ارزش والای انسان و ارتباط او با خدا اشاره میکند و میگوید که حتی یک تار موی محبوبش نیز بینهایت ارزشمند است و هیچ مقایسهای با چیزهای سطحی نمیتواند آن را توجیه کند.
هوش مصنوعی: در دل انسانهایی که به خداوند دست نیافتهاند، محبت واقعی وجود ندارد، بنابراین آنها را با کسی که دلش زنده و پرانرژی است مقایسه نکنید، زیرا دل آنها همچون دل مردهای است که خون ندارد.
هوش مصنوعی: افتادگی و تواضع خوب است، زیرا در روز قضاوت و حسابرسی، کسی که به خود نپسندد، نگران نیست.
هوش مصنوعی: کم صحبت کن تا از قضاوت و نقد مردم خلاص شوی؛ زیرا هیچکس به سخنان سنجیده و حسابشده عیب نمیگیرد.
هوش مصنوعی: غافل نباش از خودت، زیرا اهل دانش و معرفت کسانی را که راهی به کمال نداشتهاند، گمراه حساب کردهاند.
هوش مصنوعی: بهای صد عطر مشک برابر با یک تار موی اوست. با زلف او چه نسبتی میتواند داشته باشد این خون مرده!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مَشمُر زِ عمرِ خود، نَفَسِ ناشمرده را
دفتر مَساز، این وَرَقِ بادبُرده را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.