|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حال و هوای شب صحبت میکند که پر از غم و اندوه است. او به زیبایی و صفای محفلی که در آن قرار دارد اشاره میکند و میگوید که این محفل، با نور و شعلهای از ادراک روشن شده است. همچنین بیان میکند که از هر قطره شراب، فیض و شادی بیشماری به دل او میریزد و در این فضا، تلاش و اراده او برای وصول به معنی و حقیقت مانند دست درختی است که به میرسد.
هوش مصنوعی: نالههای من امشب باعث شده است که هوا سیاه و غمانگیز شود. شاخ و برگ درخت نخل انگار به عمق زمین و ریشهاش متصل شده و در خاک به حالت نامناسبی قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: امشب با حضور یک مینوش، محفل من روشن و شاداب بود. تا صبح، شمع جشن من نماد درک و فهم عمیق بود.
هوش مصنوعی: دل با عزم و اراده، از هر قطره نوشیدنی هزاران نعمت و برکت جمع میکند؛ این همت، به مانند دستی است که به سمت تاک (درخت انگور) دراز شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آدمیکاثار تنزیهش رجوع خاک بود
دست اگر بر خویش میزد زین وضوها پاک بود
خاک ماکز وهم رفعت ننگ پستی میکشد
گر تنزلکردی از اوج غرور افلاک بود
هیچکس بر فهم راز از نارسایی پی نبرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.