کس به سعی از پای دل زنجیر نتواند گشود
این گره را ناخن تقدیر نتواند گشود
همچو سم گر پنجهٔ تدبیر نتواند گشود
عقده ای از رشتهٔ تقدیر نتواند گشود
شرمگین شوخ مرا از بسکه دربند حیاست
کلک مانی چهرهٔ تصویر نتواند گشود
چشم او همدست ابرو گشت در تسخیر دل
ملک را تنها همین شمشیر نتواند گشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری دربارهٔ قدرت و تقدیر است. شاعر بیان میکند که هیچ کس نمیتواند از زنجیر دل خود آزادی یابد و گرههای تقدیر را بگشاید. او به این موضوع اشاره میکند که حتی با تدبیر و تلاش، نمیتوان به راحتی بر مشکلات غلبه کرد. همچنین، زیبایی و جذابیت چهرهای خاص به قدری تأثیرگذار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در نهایت، اشاره میشود که چشم معشوق و ابرویش همچون شمشیری دل را تسخیر کرده و هیچ نیرویی نمیتواند این وضعیت را تغییر دهد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند با تلاش و کوشش خود، از دل زنجیر شدهی عشق آزاد شود. این مشکل آنقدر پیچیده است که حتی نمیتوان آن را با قدرت سرنوشت باز کرد.
هوش مصنوعی: اگر به مانند سم (یا چنگ) نتوانیم با قدرت و تدبیر خود بر اوضاع تأثیر بگذاریم، هیچگاه نخواهیم توانست گرهای از مسائل و تقدیر خود را حل کنیم.
هوش مصنوعی: من از شرم و حیا به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام، به طوری که هرگز نتوانم چهرهٔ واقعیام را نشان دهم و از آنچه در درونم هست، پردهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: چشم او، که با ابرویش هماهنگ شده، در تسخیر دل پادشاه به کار میآید و فقط این شمشیر نمیتواند به تنهایی این قلب را فتح کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.