به ره طرح چمن پیوسته رخسار تو می ریزد
ز بس بر خاک رنگ از حسن سرشار تو می ریزد
به نیسان بهاری لاف هم چشمی زند اشکم
گهر در دامن دل بسکه گفتار تو می ریزد
بنای زندگی تا چند می خواهی بپا باشد
که خاکی هر نفس از کهنه دیوار تو می ریزد
چه می بودی نمی گشتی اگر تمکین عنانگیرت
شرر در جیب شوخی وضع هموارتر می ریزد
چنان لبریز رنگ و بوست سرتا پای موزونت
که خون گل به هر گامی ز رفتار تو می ریزد
گل صبح سعادت را دهد نشو و نما جویا
سرشک نیم شب کز چشم بیمار تو می ریزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز شوخی ها به برق نوبهاران نسبتی دارد
که می ریزد چو باران خون و خندان است شمشیرش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.