عشقم غلام خویش ز بخت سعید کرد
از فیض رنگ زرد مرا زر خرید کرد
هر کس گرفت روزه در این نشئه از حرام
چون از زمانه رخت سفر بست عید کرد
سرگرمی کسی که ز جام ریاضت است
در ساغر از گداز تن خود نبید کرد
در خون اشک بسکه تپد لاله دشت را
هر جلوهٔ تو محشر چندین شهید کرد
خوش انکه جا به خلوت خورشید طلعتی
همچون سحر ز یاری بخت سفید کرد
سرمستی شراب طهورش نصیب باد
هر کس کشید ساغر و لعن یزید کرد
جویا فغان زهجر که خنجر به صحن باغ
فرش رهم ز سایهٔ هر برگ بید کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شوق اشاره دارد که شاعر از طریق آن به توصیف حوادث و تجربیات خود میپردازد. شاعر با ابراز احساساتی مانند شادی و درد، به زیباییهای عشق و تأثیر آن بر زندگی خود اشاره میکند. بخصوص، روزه گرفتن و رهایی از حرام را به عنوان نشانهای از خلوص و صفای دل معرفی میکند. همچنین، زیبایی محبوب و تأثیرات ناشی از آن بر دل و جان انسان را به تصویر میکشد و از گزندهای جدایی و فراق سخن میگوید. در نهایت، این شعر نشاندهندهٔ جذبهٔ عشق و سرمستی ناشی از آن است.
هوش مصنوعی: عشق من به لطف سرنوشت، من را به عنوان غلام خود گرفت و از زیباییاش به من زندگی و رنگ و جلا بخشید.
هوش مصنوعی: هر کسی در این دنیا از چیزهای حرام دوری کند و به روزه گرفتن پردازد، وقتی که از دنیا برود و سفرش به آخرت آغاز شود، برپا کردن عید و خوشحالی را تجربه خواهد کرد.
هوش مصنوعی: کسی که با تلاش و مجاهدت در حال خودسازی و ریاضت است، در میانهٔ سختیها و دردهای جسمی خود، به هیچ چیز جز خودسازی و آرامش توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: در دشت، لالهها به قدری از اشکهای خونین غرق شدهاند که هر نمایی از تو، مانند روز قیامت، تعداد زیادی را به شهادت میکشاند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در آرامش و تنهایی خود، چهرهای مانند خورشید و صبحگاهان را از یاری بخت خوبش دریافت کرده است.
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب پاک و خالص به خوشبختی و سرور میانجامد و هر کسی که لیوانش را بلند کند، از این خوش حالی بهرهمند میشود و به همین خاطر یزید را نفرین میکند.
هوش مصنوعی: این بیت نشاندهندهٔ حسرت و غم ناشی از جدایی و دوری است. گوینده از درد و فریاد ناشی از عشق ناتمام سخن میگوید. او میخواهد از حالت افسردگی و غم دوری رهایی یابد و احساساتش را در فضایی زیبا و سرسبز مانند باغی که سایهٔ برگهای بید بر آن افتاده، بیان کند. در این فضا، او به یاد عشق خود میافتد و حس دلتنگیاش را در دل طبیعت بروز میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اول دل ستمزده قطع امیدکرد
آخرشکست چینی من مو سفید کرد
میلرزد از نفس دم تقریر احتیاج
دست تهی زبان مرا مرگ بید کرد
بخت سیاه اگر بلد اعتبارهاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.