دیدم کلاه ابروی آن کجکلاه کج
از پیچ و تاب شد به دلم تیر آه کج
کج کج بود خرام سیه مست باده را
چشمت از کند به سوی من نگاه کج
افغان دل به نالهٔ زنجیر شد بدل
بر عارضش فتاده چو زلف سیاه کج
افتاد تاج مهر به خاک از سر فلک
بر سر چو از غرور نهادی کلاه کج
جز حق پرستی راست از کس طمع مدار
کج می رود رونده چو گردید راه کج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای داشته به سر ز رعونت کلاه کج
سر کج مکن که کج بودش جایگاه کج
سیلی باد بین که چسان افگند به خاک
غنچه که می نهد دو سه روزی کلاه کج
از چشم راست بین همه را، کز کژی بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.