گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جویای تبریزی

غمش گرم تپش گه شعله‌آسا می‌کند ما را

گهی بی‌دست و پا چون موج دریا می‌کند ما را

چنان در پردهٔ خاموشی‌ایم از دیده‌ها پنهان

که آواز شکست رنگ پیدا می‌کند ما را

ز هم‌پروازی عنقا نبستم طرفی از عزلت

به گمنامی چو خود مشهور دنیا می‌کند ما را

به راه کعبهٔ شوقت فغان از دل تپیدن‌ها

که مانند جرس هر لحظه رسوا می‌کند ما را

ز خود بیگانه یابم خویش را تا به خودم، جویا!‏

بنازم بی‌خودی‌ها را که از ما می‌کند ما را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode