شاهد اقبال در آغوش رندان خفته است
دولت بیدار زیرپای مستان خفته است
در حقیقت کمتر از شمشیر خوابانیده نیست
وای بر قاتل اگر تیغ شهیدان خفته است
کی تواند ظرف صهبای خیالش گشت دل
یاد چشم مست او در خلوت جان خفته است
دام صد نیرنگ باشد هر خم مرغوله اش
فتنه ها زیر سر زلف پریشان خفته است
چون تواند عقل پیرامون ما گردد که دل
در بر دیوانه شیر در نیستان خفته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی لب لعلش کباب در نمک خوابیده است
غنچه در آغوش شبنم گرببستان خفته است
ایمن از دام خط شبرنگ او جویا مباش
در پرند رنگ آن رخسار پنهان خفته است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.