گنجور

 
جویای تبریزی

تویی که موج می ناب ارغوان لب تست

خمیرمایهٔ صبح بهار غبغب تست

به شمع بزم از آن تا به کشتنم همراه

که شوخ چشم برای چه مونس شب تست

زمانه از تو فتاده به تاب و تب شب و روز

که ماه از تو به تابست و مهر در تب تست

چسان کنم گله ات کز وفور یکرنگی

زبان من نسراید جز آنچه مطلب تست

به خواب فیض شبستان زندگی ندهی

که صبح محشر جویا سحرگه شب تست