چشمت که ز خون ما شرابی است
دایم پی خان و مان خرابی است
روی تو چو آفتاب پرنور
لعلت گل قند آفتابی است
محو خط تست چشم مستت
این کافر گوییا کتابی است
امروز لباس شاهد می
از شیشهٔ بزم او گلابی است
در عین ظهور، روی مستور
پنهان به نقاب بی حجابی است
از پلک دو چشم تر به رویم
گویی که رباعی سحابی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.