گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جویای تبریزی

لخت دل دور از تو امشب در گلوی غنچه است

بی تو خوناب جگر صاف سبوی غنچه است

حسن مستور از بت بازار دلکش تر بود

آشنایی دلم با گل ز روی غنچه است

خون عشرت بی تو در پیمانه باشد لاله را

باده پهلو شکافی در سبوی غنچه است

باز امشب گوییا با دختر صوفی نشست

بر زبان عندلیبان گفتگوی غنچه است

کی توان گل چید از من نشکفد تا خاطرم

معنی ام در دل نهان جویا چو بوی غنچه است