گنجور

 
جویای تبریزی

تا هوای اوست دل را در قفس همچون حباب

می روم از ضعف بر باد نفس همچون حباب

مرهم ناسور دل را گشت شکر خنده ات

شد فراهم زخم اندام جرس همچون حباب

کم نگردد اشک و آه عاشقان مانند شمع

می‌رود از خود به آهی بوالهوس همچون حباب