جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی
بی تو آرام ندارد دل بیتاب کسی
رگ خوابش ز رگ گل نتواند فرق نمود
آیی ار نیم شبی سرزده در خواب کسی
آبرو شد سبب تربیت ما چو گهر
نیست سرسبزی ما همچو گل از آب کسی
از ازل خاک در عشق شدن منصب ماست
درگه عشق بجز ما نبود باب کسی
ناز آن آبروی خونریز به دل کار کند
ترسم از لنگر شمشیر سیه تاب کسی
کرده طرح این غزل تازهٔ رنگین جویا
نکته دان یار ادافهم سخن یاب کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.