گوهر عشق تو را دل صدف است
ناوک درد تو را جان صدف است
بحر اسرار شناسد خود را
شیخ مغرور که بادش به کف است
رخنه تیغ جفایت به سرم
کنگر افسر جاه و شرف است
می رسد راحتم از سیلی فقر
ناله از دست تهی کار دف است
عیش سازان و شراب و لب کشت
چشم عارف نه بر آب و علف است
جامی از اهل ولا همت خواه
گرد تو گرچه بلا بسته صف است
کار هر کس نبود صف شکنی
شیر این معرکه شاه نجف است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفاهیم عمیق عشق، درد، و حکمت می‌پردازد. شاعر عشق را به گوهر و دل را به صدف تشبیه می‌کند، و از دردهایی که در زندگی تجربه می‌کند سخن می‌گوید. او به نقش علم و درک در زندگی اشاره می‌کند و از شیخی مغرور یاد می‌کند که به خود مغرور است. همچنین از رنج فقر و تلاش برای رسیدن به آرامش صحبت می‌کند. عارف، به معنای کسی که به حقیقت‌های عمیق‌تر زندگی پی برده است، بر خلاف دیگران، به چیزهای مادی توجهی ندارد. در پایان، شاعر به سختی‌های راه و نیاز به شهامت برای عبور از آنها اشاره می‌کند و بر اهمیت نقش افراد با همت در مواجهه با چالش‌ها تأکید می‌کند.
هوش مصنوعی: دل گوهر عشق تو را در خود دارد و درد تو مانند تیرِ زهرآگینی است که جان صدف را هدف قرار داده است.
هوش مصنوعی: شیخ مغرور که به خود مغروری دارد و فکر می‌کند که اطلاعات و اسرار زیادی را می‌داند، در واقع فقط به سطح موضوعات آشناست و نمی‌داند که عمق بیشتر از آنچه که در دست دارد، وجود دارد.
هوش مصنوعی: تیغ بدسگالی تو به سر من مانند کنگره‌ای است که نماد مقام و شرافت است.
هوش مصنوعی: فقر به قدری آزاردهنده و سخت است که حسرت و ناله‌ام را به همراه دارد، اما به زودی می‌توانم از این وضعیت رهایی یابم.
هوش مصنوعی: لذت‌جویان و می‌نوشان، توجه عارف فقط به زیبایی‌های دنیوی نیست و او به چیزهای سطحی مانند آب و علف نگاه نمی‌کند.
هوش مصنوعی: اگر اهل معرفت و دوستداران حقیقت دور تو جمع شده‌اند، با وجود اینکه مشکلاتی به طور صف خیلی زیاد است، به آنها توجه کن و به همت و اراده‌ی خود ادامه بده.
هوش مصنوعی: هر کسی نمی‌تواند در این میدان چالش‌ها و سختی‌ها به مقابله با شیر شجاعی چون شاه نجف برود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نقد دین گوهر و دنیا صدف است
وین صدف درصدد صد تلف است
فکرِ شاهِ فَطِنی باید کرد
شاهِ ما گُنده و گول و خِرِف است
تخت و تاج و همه را وِل کرده
در هُتل هایِ اُروپ مُعتَکِف است
نشود منصرفِ از سَیرِ فَرَنگ
[...]
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.