در وقت گل ای بلبل فریاد بسی داری
خوش وقت تو کز هرگل فریادرسی داری
از قافله لیلی گر واپسی ای مجنون
این بس که به گوش از وی بانگ جرسی داری
از کوی وی ای زاهد مایل سوی فردوسی
گر نغلطم از بستان رو در قفسی داری
پروانه صفت هرکس گرد سر تو گردان
لیکن تو کجا هرگز پروای کسی داری
از بهر خدا بگسل پیوند رقیب از خود
تا چند چو گل دامان در چنگ خسی داری
کردی به دل ای صوفی اسباب جهان شیرین
با دعوی طاووسی شغل مگسی داری
از مهر بتان جامی هر لحظه برآری دم
چون صبح درین معنی روشن نفسی داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری
جان در قدمش انداز گر خود نفسی داری
یا کام دلم از لب یک لحظه بده جانا
یا جان بستان از من تو بنده بسی داری
در پای شهید عشق چون کشته شوم آخر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.