ای روشن از فروغ رخت خانه دلم
نقد غم تو گنج به ویرانه دلم
از غم مرا چه بیم چو هست از حریم وصل
صد روزن امید به غمخانه دلم
پیش از اساس گنبد فیروزه سپهر
عشقت کشید رخت به کاشانه دلم
مشعل فروز بزم خسان است روی تو
زین آتش است سوخته پروانه دلم
فردا که نم رسد به گلم ز ابر نوبهار
روید گیاه مهر تو از دانه دلم
هر دم ز شوق لعل توام دیده ساغریست
پر کرده از ترشح پیمانه دلم
اجزای نظم و نثر که جامی نوشته است
جزوی حکایتیست ز افسانه دلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گنج غم نهاده بویرانه دلم
وی مسکن خیال تو کاشانه دلم
عشقت که با تصرف او خاک زر شود
این گنج او نهاد بویرانه دلم
رخ زرد کرد رویم از آن دم که نطع خویش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.