شمارهٔ ۳۲۶
چو دست بی تو بدین چشم اشکبار برم
به آستین ز مژه در شاهوار برم
میان اشک شدم غرقه آشنایی کو
که رخت خویش ازین موج باکنار برم
به هر بهانه بری روزگار پیش رقیب
تو روزگار بری و من انتظار برم
برای حاجت وصلت بس است مشعل آه
چه حاجت است که شمعی به هر مزار برم
زناله درد سر شهریان دهم شب و روز
خوش آنکه درد سر خویش ازین دیار برم
ز جام دور که مستی تو زان و من مخمور
تو ذوق مستی و من تلخی خمار برم
تو نوغزالی و من جامی غزل پرداز
که از تو پی به غزلهای آبدار برم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...