شمارهٔ ۳۲۴
ز سجده ای که نباشد در ابرویت رویم
به پیشت از خوی خجلت جبین همی شویم
چنان ز مهر تو پر شد دلم که می تابد
هلال نور زهر استخوان پهلویم
ز میل ابروی تو دست داشتم چه کنم
نمی رسد به کمان تو زور بازویم
شبی که بی تو به زانو نهاده روگریم
به یک دو دم گذرد سیل خون ز زانویم
برآستان تو می ایستم به قصد نماز
سجود خاک درت را بهانه می جویم
به سان نقطه منم درمیانه بی سر و پای
گرفته دایره عشق تو ز هر سویم
ز جام عشق غزالی چو جامیم شده مست
نه بر عبث غزل عاشقانه می گویم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...