شمارهٔ ۲۰۹
باز ازین راه صدای جرسی می آید
گویی از منزل معشوق کسی می آید
دم صبح ازنفس باد صبا مشکین شد
همدمی می رسد و همنفسی می آید
چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور
شعله نور به سر وقت خسی می آید
طوطی از رشک چرا جان ندهد کز لب دوست
شکر کام نصیب مگسی می آید
پایه عشق بلند است همین بس که ازو
در دل امیدی و در سر هوسی می آید
یار گفت از سر اخلاص براین دربه زمین
سرزنان جامی درمانده بسی می آید
گفتمش هست به فریاد ز دست دل خویش
پا ز سر کرده به فریادرسی می آید
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...