ای خط تو کرده رقم از مشک لوح سیم را
سر بر خط تو چون قلم خوبان هفت اقلیم را
تعظیم قبله تا به کی بنمای طاق ابروان
تا سجده طاعت برم آن قبله تعظیم را
امسال اگر در طالعم ننهد منجم وصل تو
از دیده جوی خون کنم هر جدول تقویم را
چون حرف دانان را رود ز اسرار قرآنی سخن
نقش خم ابروی تو تأویل بس «حامیم » را
با داغت ابرهیمیم تا خاست از گل آتشت
زانسان کز آتش بیش ازین گل خاست ابرهیم را
زامید و بیم عقبیم شد تیره دل ساقی بیا
می ده که شویم زین ورق حرف امید و بیم را
تسلیم حکم عقل را جامی چه سان گردن نهد
زینسان که تیغ عشق تو زد گردن تسلیم را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را
بیند منجم طالعم از هم درد تقویم را
علم ارادت گر کند ذوقی نصیب جان من
مستوفی امر قضا باطل کند تقسیم را
عشق از برای داغ من آتش به جانان می زند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.