جمال عشق قدیم است و مابقی محدث
مجال دخل ندارد خرد درین مبحث
ازان جمال یکی جلوه بایدم دم مرگ
که بیخودم فکند از ممات تا مبعث
به وصف شاهد ژولیده موی گرد آلود
اشارتیست عجب «رب اغبر اشعث »
نماز عشق و ولا را به قبله گاه قدم
نخست شرط طهارت بود ز لوث حدث
به صیدگاه شه عشق عرضه ده خود را
که لطف او نکند فرق از سمین تا غث
به سوی عشق ندای رحیل بانگ نی است
لقداتاک نداء الرحیل کم تلبث
ز فیض پیر مغان یافت این نظر جامی
که در صحیفه هستی ندید نقش عبث
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.