ترک شیرین شمایلی که مراست
کی توانم بدین دلی که مراست
من گرفتار و یار مستغنی
آه ازین کار مشکلی که مراست
شد پی دستبوس قاتل من
بوس بر دست قاتلی که مراست
رشته جان ز دل زبانه کشید
این بود شمع محفلی که مراست
همه بی حاصلی و گمراهیست
در ره عشق حاصلی که مراست
گم شدم در غمش چنانکه اجل
ره نیابد به منزلی که مراست
جامیم مست و رند و رسوا خواند
کرد شرح فضایلی که مراست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و گرفتار شدن در شدت احساسات است. شاعر از دشواریهای این عشق و ناتوانیاش در فرار از آن سخن میگوید. او خود را در این احساسات پیچیده و در تضاد با یار مستغنی مشاهده میکند. حضور قاتل احساساتش را تجربه میکند و به بیحاصلی و گمراهی در مسیر عشق اشاره دارد. در نهایت، او خود را در غم عشق گم کرده و به حالتی مست، رسوا و رند تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به عشقی عمیق و وابستگی دارد. شاعر از احساسات خود نسبت به محبوبی سخن میگوید که جذابیت و زیبایی خاصی دارد. او میپرسد که چگونه میتواند از این عشق و تعلق خاطر دل بکَند، در حالی که قلبش به این فرد وابسته است و نمیتواند از او فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: من در دامی افتادهام و عشق من کسی است که به من نیازی ندارد. آه از این مشکل دشواری که برای من پیش آمده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و علاقهام، به سوی کسی میروم که باعث درد و رنج من شده است و او را میبوسم.
هوش مصنوعی: رشته زندگیام از دل به بیرون کشیده شد، این روشنایی که در این جمع وجود دارد، به خاطر من است.
هوش مصنوعی: تمام ناپختگیها و سردرگمیها در مسیر عشق، تنها به خاطر هدفی است که من دارم.
هوش مصنوعی: من آنقدر در غم او غرق شدهام که مرگ هم نتواند به مکانی که من هستم دسترسی پیدا کند.
هوش مصنوعی: من جامی دارم که پر از شوق و ناپسند است، و در آن به بیان ویژگیهایی پرداختهام که مخصوص خودم است و آن را با صدای بلند میخوانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.