شمارهٔ ۲۴۰
کیم من که وصلت تمنا کنم
بدین دیده رویت تماشا کنم
همین بس که از خود گرفته کنار
میان سگان درت جا کنم
عمامه مرا درد سر می دهد
به هر حیله آن را ز سر واکنم
ز فرق خودش بهر دردی کشان
فرود آرم و دردپالا کنم
نهم سبحه ز انگشت و خرقه ز پشت
به آن هرچه باید مهیا کنم
به سبحه خرم دانه ای چند نقل
کهن خرقه را رهن صهبا کنم
چو جامی پی یار یکتای خویش
دل خود ز هر چیز یکتا کنم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...