گنجور

 
جامی

قد بدا الصبح علی اسعد فال

و زقی الدیک علی اطیب حال

ساقیا می گذرد وقت صبوح

قدحی چند بده مالامال

رنج مخمور شبانه نرود

جز به میهای صبوح از دنبال

صبحدم تشنه لبان را می لعل

می دهد خاصیت آب زلال

حبذا آب زلالی که ازوست

شسته از چهره جان گرد ملال

جامیا باده خور و دار حرام

به حلالیش مرو راه ضلال

زانکه می خاصه به شیرین پسران

مستی آرد چه حرام و چه حلال

 
 
 
ظهیری سمرقندی

طلع الصبح علی اسعد فال

فاشرب الراح علی احسن حال

صبح بنمود در آفاق جمال

خیز پر کن قدحی مالامال

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ظهیری سمرقندی
اهلی شیرازی

سرور ملک کرم حاکم دهر

کامل کارگه اهل کمال

حکم او داد محامد داده

عدل او کرده عدم گرد ملال

مرهم درد دل مردم دهر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
آذر بیگدلی

شد مه روزه و، خلقی چو هلال؛

لاغر و زرد و خم از بار ملال

گوش بر زمزمه ی نوبت عید

چشم بر راه هلال شوال

محتسب، بسته در میکده ها؛

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه