بخش ۴ - در ترشیح اصل این شجره به رشحه توحید و توشیح صدر این مخدره به وشاح تحمید و فی مناجات
انما الله اله واحد
فهو المنعم و هوالحامد
می نهد شکر نعمت به دهان
می کند شکر گزاری به زبان
شکر فضلش چو عطای دگر است
باعث شکر و ثنای دگر است
کی شود در نظر خرده شناس
منتهی سلسله شکر و سپاس
هر که جانی بودش در بدنی
گر شود هر سر مویش دهنی
باشد از هر دهنی گشته زبان
هر سر موی به صد نطق و بیان
ابدالدهر سخن ساز کنند
پرده از نوی و کهن باز کنند
نتوانند که آرند بجای
شکر مویی ز کرم های خدای
آن به تاریخ قدم از همه پیش
وان به توقیع کرم از همه پیش
آن که بی لوح و قلم کرده رقم
بر سر لوح عدم حرف قلم
چشمه قاف قلم تا نگشاد
موج فیض از دل دریا نگشاد
نه فلک با همه اختر که در اوست
نه صدف با همه گوهر که در اوست
همه زان جنبش جود افتاده ست
که به صحرای وجود افتاده ست
نیلگون چرخ به پشت به خمش
یک حباب است ز نیل کرمش
رنگ نیلی حباب است دلیل
که پدید آمده از لجه نیل
زانچه در کارگه بوقلمون
از شکاف قلم آورد برون
طرفه نونیست نگون چرخ برین
نقطه حلقه آن گوی زمین
هر که پی برده به این خوش رقم است
عارف نکته «نون والقلم » است
مرد راهش که رود پی زده گم
رخش او راست فلک کاسه سم
اینک اینک بنگر شاهد حال
میخ انجم زده و نعل هلال
تا درین طبع فریبنده سرای
ننهد حادثه زلزله پای
بهر سر کوبیش از سنگ جبال
کرده دامان زمین مالامال
بحر جودش که فلک فلک آمد
بانگ موجش «لمن الملک » آمد
گوش ماهیش چو این حرف شنید
با خموشی ز سخن چاره ندید
از زبان گرچه تهی داشت دهان
«لله الواحد» ش آمد به زبان
واحد است او و ز ماهی تا ماه
همه بر وحدت اویند گواه
نیست در رشته وحدت خم و پیچ
همه او آمد و باقی همه هیچ
هست در دایره لیل و نهار
بابی از رحمت او فصل بهار
باغ پر زیب ز صنعتوریش
آب آیینه ز روشنگریش
باد ازو غالیه سایی اندوز
مرغ ازو نغمه سرایی آموز
بست جیب سمن از غنچه گره
بافت گرد چمن از سبزه گره
زوست محروس به فانوس سپهر
از دم حادثه شمع مه و مهر
به اولی اجنحه مرغان فصیح
داده دانه پی قوت از تسبیح
دست صنعش گل آدم چو سرشت
به خلافتگریش نام نوشت
تاج تکریم نهاد از کرمش
داد از «علم آدم » علمش
به سر مسند تعلیم نشست
طاعنان را دهن از طعن ببست
همه را کرد ترشح ز انا
رشح «سبحانک لا علم لنا»
ساخت محراب ملایک رویش
سجده بردند یکایک سویش
بجز آن آتشی دیو نژاد
که به مسجودی او سر ننهاد
کور دل بود به میل انا خیر
دیده نگشاد به خیریت غیر
چون نه گردن نهی آمد فن او
لعن شد طوق نه گردن او
پشت در کینه وری محکم کرد
روی در وسوسه آدم کرد
دانه را در نظرش تزیین داد
ره به دام خطرش تلقین داد
سوی دانه ز طمع گام نهاد
دانه اش در دهن دام نهاد
گرد عصیانش به رخساره نشست
پشت عهدش ز عصی خرد شکست
زلتش پرده ظلمت افراشت
توبه اش بانگ «ظلمنا» برداشت
تابش مشعله «تاب علیه »
ریخت انوار هدی بین یدیه
ما که در ظلمت هر مشغله ایم
طالب نور ازان مشعله ایم
خیز جامی که مناجات کنیم
روی در قبله حاجات کنیم
بو کز آن مشعله نوری برسد
جان ز نورش به سروری برسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توحید و وحدت خداوند اشاره دارد و بیان میکند که خداوند یگانه و بینظیر است و شکرگزاری او با زبان و اعمال مختلف ابراز میشود. شکر و سپاسگذاری از نعمتهای او به تمامی انسانها واجب است و حتی اگر هر فردی یک موی سرش را به زبان شکرگزاری بپردازد، نمیتواند حق شکر را ادا کند. نویسنده به تصویرسازیهای زیبا و طبیعت اشاره میکند و نشان میدهد که همه موجودات به نحوی در وحدت و زیبایی خلقت او شاهد هستند. در نهایت، به نقش انسان و روح انسانی در میان این نعمتها و نور الهی تاکید میشود و خواسته میشود تا از این نور بهرهمند شده و در طلب و مناجات به درگاه خداوند بیفتیم.
هوش مصنوعی: خداوند تنها خدای یگانه است، اوست که نعمت میبخشد و اوست که ستایش میشود.
هوش مصنوعی: انسانی که نعمتهای خود را میشناسد و از آنها بهرهمند میشود، سعی میکند که با عمل و گفتار خود، قدردانی و سپاسگزاری کند.
هوش مصنوعی: شکر و سپاسگزاری از نعمتی که به ما داده شده، همانند نزول هدیهای دیگر است و این خود دلیلی بر شکرگزاری و ستایش دیگری است.
هوش مصنوعی: چه زمانی در نظر کسی که جزئی نگر است، پایانِ سلسلهی شکرگزاری و قدردانی نمایان میشود؟
هوش مصنوعی: هر کسی که روحی در جسمش دارد، اگر یک تار مو از او جدا شود، مانند این است که دهانش باز شده و به سخن آمده.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از هر کسی که صحبت میکند، صدای متفاوتی به گوش میرسد و هر فرد نظری خاص و بیان منحصر به فرد دارد. به عبارت دیگر، هر شخصی به طریقی متفاوت روایت میکند و گویی هر سر مو، نطق و کلامی خاص دارد.
هوش مصنوعی: دستاندرکاران زمان، سخنهایی میگویند و رازهای جدید و قدیمی را برای مردم روشن میکنند.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند به جای یک موی شکرین، که نشانهای از لطف و کرم خداست، چیزی بیاورد.
هوش مصنوعی: یک نفر در تاریخ، از همه جلوتر است و دیگری در زمینه بخشایش و کرم، هم برتر و پیشتاز است.
هوش مصنوعی: کسی که بدون استفاده از لوح و قلم، سرنوشت و نوشتههای خود را بر سر لوح وجود رقم زده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قاف قلم باز نشود، موج فیض از دل دریا به شکوفایی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: نه آسمان با تمام ستارههایی که در آن وجود دارد، و نه صدف با همه جواهراتش، هیچکدام نمیتوانند با هم برابر شوند.
هوش مصنوعی: همه این جنب و جوش و حرکت به خاطر آن است که در دنیای هستی واقع شدهایم.
هوش مصنوعی: آسمان آبی مانند یک حباب است که در پشت به شکل خمیدهای دیده میشود. این تصویر نشاندهندهی زیبایی و ظرافت آسمان است.
هوش مصنوعی: رنگ آبی حباب فقط نشاندهندهای است که از عمق آب نیل ناشی شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در جایی مثل کارگاه بوقلمون، از میانهی یک قلم چیزی بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: این دنیا و سرنوشت ما در چرخش و تحول دائمی است و زمین تنها یک نقطه در این چرخه بزرگ است. زندگی ما در مقایسه با وسعت و عظمت کائنات چیزی بسیار ناچیز و گذراست.
هوش مصنوعی: هر کسی که به این حقیقت پی ببرد، خوشبخش و خوش شانس است. او به عمق نکتهای از آیه «نون و القلم» آگاه و عارف است.
هوش مصنوعی: اگر مردی به راه خود ادامه دهد، سرنوشت او را به جایی خواهد رساند که تواناییهایش را نشان دهد و به مقصدش برسد.
هوش مصنوعی: به این دقت کن که چطور ستارهها در آسمان و هلال ماه به یکدیگر نزدیک شدهاند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که حوادث ناگوار مانند زلزله در این طبیعت فریبنده و پنهان وارد نشود، ما از آرامش و زیبایی آن بهرهمند خواهیم بود.
هوش مصنوعی: برای سرکوب کردن تو، زمین را از سنگهای کوه پر کرده است.
هوش مصنوعی: وسعت بخشندگی او به اندازهای است که آسمانها و زمینها به صدا درآمده و میپرسند: «مالکیت از آن کیست؟»
هوش مصنوعی: وقتی ماهی این حرف را شنید، به خاطر سکوتش هیچ راه حلی برای سخن گفتن نداشت.
هوش مصنوعی: با اینکه زبانش از سخن تهیدست بود، اما نام «الله الواحد» بر زبانش جاری شد.
هوش مصنوعی: او یکی است و از ماهی تا ماه، همه چیز بر این یکپارچگی او شاهد هستند.
هوش مصنوعی: در مسیر اتحاد و یکپارچگی، هیچ گونه انحرافی وجود ندارد؛ فقط اوست که ظاهر شده و باقی همه چیز بیمعنا و ناپایدار است.
هوش مصنوعی: در میان شب و روز، در دایره زمان، بخشی از رحمت خداوند وجود دارد که شگفتیهای بهاری را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: باغی که پر از زیبایی است به خاطر دستساز بودنش، و آب آن مانند آینهای است که روشنایی را منعکس میکند.
هوش مصنوعی: باد، از او عطر تازهای جمع میکند و پرنده، از او آواز خواندن را میآموزد.
هوش مصنوعی: سبزه و غنچه به هم گره خوردهاند؛ مانند آنکه جیب سمن به زیبایی به گرد چمن متصل شده است. زیبایی و هماهنگی طبیعت در این تصویر به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: از آنجا که در برابر حوادث زمان، همیشه نوری ثابت وجود دارد، مانند شمعی که در کنار فانوس آسمان میدرخشد و راه را روشن میکند.
هوش مصنوعی: پرندگان سخنور را به بالهایی مجهز کردهاند تا با تسبیح، قوت و روزی خود را از دانهها به دست آورند.
هوش مصنوعی: دست خداوند گل آدم را درست کرد و برای رهبری و خلافت او، نامش را نوشت.
هوش مصنوعی: با لطف و کرم خود، تاجی برای احترام و ارادت نهاد و از دانش آدمی به او علمی بخشید.
هوش مصنوعی: آنکه در جایگاه تعلیم و آموزش قرار گرفته، به انتقادکنندگانش اجازه نمیدهد که به او انتقاد کنند و دهانشان را بسته است.
هوش مصنوعی: همه چیز و هر آنچه که میدانیم، به ما میگوید که در مقابل عظمت خداوند، هیچ علم و دانشی نداریم.
هوش مصنوعی: فرشتگان با احترام و محبت به او سجده کردند و برای او جایگاهی مقدس و با شکوه بنا کردند.
هوش مصنوعی: به جز آتشی که جنسش از دیو و شیطان است و به عبادتگاه او نمیرسد.
هوش مصنوعی: کسی که خودخواهی و خودپرستی را در دل دارد، نمیتواند به خوبیها و نیکیهای دیگران توجه کند.
هوش مصنوعی: وقتی که گردن و هنرش درست تنظیم نشود، لعنتی بر گردن او خواهد شد.
هوش مصنوعی: پشت در، کینهای قوی و محکم ایجاد شده است، که وسوسهای در دل آدمی به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: در چشمان او، دانه رنگ و لعاب میگیرد و او را به سمت خطر میکشاند.
هوش مصنوعی: پرندهای که به دنبال دانه میرفت، به طمع یافتن غذا قدم برداشت، اما در نهایت دانهاش در دام گرفتار شد.
هوش مصنوعی: عصبانیت و تمرد او بر چهرهاش نمايان شده و بخاطر نقض عهدش، خرد و عقلش را از دست داده است.
هوش مصنوعی: او با گناه و نافرمانی خود، تاریکی و زشتی را به وجود آورد و وقتی به خود آمد، فریاد از ظلم و خطای خود برداشت.
هوش مصنوعی: پرتو افشانی شعلهای درخشان، نوری از هدایت را در دستانش میریزد.
هوش مصنوعی: ما که در تاریکی مشغول کارهایم، به دنبال نوری هستیم که از آن چراغ میتابد.
هوش مصنوعی: بیا برخیز و با هم به دعا و درخواست از خدا مشغول شویم، در حالی که رو به قبله داریم.
هوش مصنوعی: بوی آن آتش که از خودش نوری ساطع میکند، سبب میشود که جان انسان از این نور به مقام والایی برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.