مصطفایی به صفای دو رخ و لعل تو آل
ابرو و خال سیاه تو هلال است و بلال
صورت بینی سیمین تو انگشت نبی ست
که رخت گشته دو نیم است ازو ماه مثال
طرف رویت به خط سبز بود لوح کلیم
که بر او کرده یدالله رقم آیات جمال
نیست گنجایی مستقبل و ماضی ما را
مرکز همت ما نیست بجز نقطه حال
شویم از اشک ندم میل می از دل حاشا
کی به شورآبه قناعت کنم از آب زلال
محتسب خم و سبو می شکند رندی کو
کش کند ریش تر از درد و تراشد به سفال
می به عشرت طلبان ده که بود جامی را
قدح از دیده پر و دیده ز دل مالامال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با توصیف زیباییهای محبوبی شروع میشود که چهره و لبهایش به صفا و زیبایی لعل و ابرو و خال سیاهش به شکل هلال و بلال است. شاعر به زیبایی صورت او اشاره میکند که مانند انگشت پیامبر است و وجودش را مافوق زیبایی میداند. روی او مانند لوحی است که خداوند آیات زیبایی را بر آن نوشته است. شاعر بیان میکند که زمان گذشته و آینده برای او اهمیتی ندارد و تنها نقطهای که مهم است حال است. او از اشکهایش برای عشقش مینالد و نمیخواهد که از آب زلال عشق قناعت کند. در این میان، محتسب (سرپرست شراب) که خم و سبو را میشکند، نشاندهندهای از رندی است که از درد و رنج فرار میکند. شاعر از محتسب میخواهد که شراب را به او بدهد تا از شادی و عشق لذت ببرد، و دلش را پر کند.
هوش مصنوعی: صورت تو مانند مصطفی (پیامبر اکرم) پاک و بینظیر است. ابروان تو همچون دودی از لعل سرخ جلوه میکنند و خال سیاه روی صورتت مانند هلال ماه است.
هوش مصنوعی: صورت زیبای بینی تو، همچون انگشت نبی است که به مانند دو نیمه درخشانی از ماه تقسیم شده است.
هوش مصنوعی: چهرهات مانند خط سبز بر روی لوحی است که دست خداوند آیات زیبایی را به آن نوشته است.
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم در مورد آینده و گذشتهمان تمرکز کنیم و تنها لحظه حال است که مرکز توجه و تلاش ماست.
هوش مصنوعی: میگوید که من از اشک خود زود سیر میشوم و تمایل به نوشیدن شراب ندارم. هرگز نمیتوانم به چشیدن آب کثیف و گلآلود راضی شوم، در حالی که آب زلال و پاک در دسترس است.
هوش مصنوعی: محتسب، کسی است که بر اساس قوانین شرعی مراقب است و در اینجا به معنای فردی سختگیر و محافظهکار است. او در حال شکستن خم و سبویی است که نشانه شادی و جشن هستند. در این بین، شخصی رند و زیرک وجود دارد که با روش خود میتواند درد خود را پنهان کند و از رنجها بکاهد. این فرد میتواند با هنر و ذکاوت خود، حتی در زمانی که دیگران در حال سرکوب شادیها هستند، به زندگی ادامه دهد و حالت خاصی را در میان آلام ایجاد کند.
هوش مصنوعی: شراب را به کسانی که عاشق لذت هستند بده، چرا که جامی پر از شراب باید از چشمان و دل پر باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا گرفتم صنما وصل تو فرخنده به فال
جز به شادی نسپردم شب و روز ومه و سال
چه بود فالی فرخنده تر از دیدن دوست
چه بود روزی پیروزتر از روز وصال
بینی آن زلف سیاه از بر آن روی چو ماه
[...]
از هری گر سوی اوغان شوی، ای باد شمال
باز گویی ز هری پیش ملک صورت حال
گویی: آن شهر، کجا بود دل بخت بدو
شادمان همچو دل مرد سخی وقت نوال
بی تو امروز همی نوحه کند بخت برو
[...]
چه بود بهتر و نیکوتر از این هرگز حال
داد پیدا شد و پنهان شد بیداد و محال
باز رفته بکنار و شده آواره غراب
یافته شیر نیستان و شده دور شگال
ماه چونان شده کو را نبود هیچ خسوف
[...]
حاجب بوم یکی از سپید است بفال
. . . ایگانش چو جلاجل شده دمش چو دوال
خاصه را صید گرفتار میان چنگال
عامه مردم را داده از آن صید حلال
ای ترا کرده خداوند خدای متعال
داده جان و خرد و جاه و جوانی و جمال
حق آنرا که زبر دست جهانی کردت
که مرا بیهده بیجرمی در پای ممال
بکرم یک سخن بنده تامل فرمای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.