به سبز خطی یار و سفیدمویی ما
که جز به خون جگر نیست سرخرویی ما
چه غم که نافه به صحرا فکند جهوی چین
خطاست پیش خط یار نافه بویی ما
ز دوستان خدا جسته ایم چاره عشق
نکرده هیچ خدادوست چاره جویی ما
به فرق ما قدح باده ریز کین باشد
ز رنگ دعوی پرهیز خرقه شویی ما
به صفحه دل ما مهر نیکوانست رقم
به حشر بس بود این دفتر نکویی ما
گرفته ایم به فکر دهان تنگ تو خوی
ببین که تا به چه حد است تنگ خویی ما
چو شعر را نبود چاره جامیا ز دروغ
به وصف راست قدان به دروغگویی ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و دردهای ناشی از آن اشاره میکند. او از یاری با موهای سفید و خط سبز یاد میکند که نشانهای از عاشق بودن است. به نظر میرسد عشق واقعی تنها با خون جگر به دست میآید و هیچ دوستی نمیتواند به طور واقعی چارهساز عشق باشد. در این میان، شاعر به مسائلی چون درد و رنج ناشی از عشق و دوگانگی درون خود نیز اشاره کرده و به زیبایی و نیکی اشاره میکند که بر دل او نقش بسته است. او همچنین به سختیها و تنگناهایی که در تلاش برای بیان حقیقت احساسات خود دارد، میپردازد و در نهایت از عشق خود به دروغگویی و فریبندگیای که ممکن است در وصف معشوق وجود داشته باشد، ابراز نارضایتی میکند.
هوش مصنوعی: به خط سبز یار و موی سپید او اشاره شده است که نشاندهنده زیبایی و جذابیت اوست، و این زیبایی ما را به شدت تحت تأثیر قرار داده و به نوعی با احساسات عمیق و دردناک همراه است.
هوش مصنوعی: چه غمی وجود دارد وقتی که بوی خوش گل در دشت پراکنده شود؟ اشتباه در چهرهی دوست، چیزی نیست در برابر زیبایی و ذات او که چون خطی زیبا نمایان است.
هوش مصنوعی: ما از دوستان خدا راه نجاتی برای عشق نیافتهایم و هیچکدام از دوستداران خدا هم به دنبال راهحلی برای ما نیستند.
هوش مصنوعی: بر سر ما جام شراب بریز، زیرا این رنگ و بویی که از دعوا و جدل میآید، نشاندهنده پاکی لباس ماست.
هوش مصنوعی: دل ما مانند یک صفحه است که محبت و نیکیها بر آن نقش بستهاند و در روز قیامت، همین دفتر نیکویی ما کافی و ارزنده خواهد بود.
هوش مصنوعی: ما به خاطر افکار و محدودیتهای تو در تنگنای ذهنی قرار گرفتهایم، حالا ببین تا چه اندازه خودخواهی و تنگنظری ما را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: وقتی شعر راهی برای بیان حقیقت ندارد، ما ناچاریم برای توصیف زیباییها به دروغ متوسل شویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پس از اجل به که روشن شود نکویی ما
گر استخوان ننماید سفید رویی ما
کنون که سنگ ملامت رسید دانستم
که خالی از سببی بی سبویی ما
اگر شدیم چو مجنون فتیله موی زعشق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.