گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

ای چو گلبرگ طری عارض زیبای تو خوش

گرد آن حلقه زده زلف سمن سای تو خوش

پای تا سر تو چنانی که بود بوسه زدن

بر رخ خوب تو زیبا به کف پای تو خوش

گر کنی پرسش و گر خنده زنی بر حالم

هر چه آید بود از لعل شکرخای تو خوش

خلعتی خاص بود گیسویت از شعر سیاه

که ز سر تا به قدم هست به بالای تو خوش

دیده خوش گشت چو بنشست خیال تو در او

بنشین خرم و خندان که بود جای تو خوش

وعده جنت نسیه به ورع ورزان ده

که به نقد است دل ما به تماشای تو خوش

خوش سپردی دلت امروز به درد و غم عشق

باد امروز تو خوش جامی و فردای تو خوش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode