شمارهٔ ۷۸۳
ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن
خجسته تر که مه نو بر آسمان دیدن
به شب مهی و به روز آفتاب چهره مپوش
که جز به روی تو مشکل بود جهان دیدن
خوش است دل به ملاقات رهروان درت
چه چیز گمشده را به ز کاروان دیدن
ز بس که سینه به ناخن همی کنم ز غمت
توان ز چاک گریبانم استخوان دیدن
به جست و جوی میانش کمر مبند ای دل
که جز خیال محال است ازان میان دیدن
شدم ز دست چو آن مه عنان کشیده رسید
که راست طاقت آن دست و آن عنان دیدن
چنان ز شوق تو جامی گداخت کز دل او
چو می ز جام خیال لبت توان دیدن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...