چند ز آشوب می فتنه برانگیختن
مست برون تاختن و خون کسان ریختن
خون مرا ریختی دست من و دامنت
گر نه به فتراک خویش خواهیم آویختن
قاعده عشق چیست شرط محبت کدام
از همه بگریختن با غمت آمیختن
از تو برانگیختن رخش وز باد صبا
بر سر اهل وفا گرد بلا بیختن
جامی ازان قید زلف جست رهایی ولی
قوت مجنون نبود سلسله بگسیختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر از فتنه و آشوبی که در اثر عشق و وابستگی ایجاد شده، سخن میگوید و به خیانت و خونریزی در روابط اشاره میکند. او همچنین از قید و بندی که عشق برایش به وجود آورده، سخن میگوید و به جستجوی رهایی از این زنجیره پرداخته است. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق با درد و غم آمیخته است و از سوی دیگر، درک شرط محبت و وفا را نیز چالشبرانگیز میداند.
هوش مصنوعی: در این بیت به آشفتگی و فتنهجویی اشاره شده است. گوینده میگوید که برخی از افراد مست و سرشار از هیجان، از اوضاع نامناسب سوء استفاده کرده، به پاخاستند و با حمله به دیگران، باعث ریخته شدن خون آنها شدند. این اشاره به بیتوجهی به پیامدهای کارهای خود و ایجاد هرج و مرج در جامعه دارد.
هوش مصنوعی: تو خون مرا ریختی و من در دامن تو، اگر نه، ما به دام تو خواهیم افتاد.
هوش مصنوعی: عشق چه قوانینی دارد و محبت تحت چه شرایطی به وجود میآید؟ آیا باید از همه چیز فرار کرد یا لازم است با غم و اندوه آن آشنایی پیدا کرد؟
هوش مصنوعی: به خاطر تو، زیبایی انسانی به وجود میآید و نسیم صبحگاهی برای وفاداران سختی و مصیبت به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: او در تلاش است تا از قید و بند زلف محبوب خود رهایی یابد، اما همانند مجنون، قدرت و توانایی کافی برای گسستن از این رشته وابستگی را ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر متصور شدی با تو در آمیختن
حیف نبودی وجود در قدمت ریختن
فکرت من در تو نیست در قلم قدرتیست
کاو بتواند چنین صورتی انگیختن
کیست که مرهم نهد بر دل مجروح عشق
[...]
چون کنی از لعل لب میل شکر ریختن
هر طرف ارزان شود جان به لب آویختن
خنده زنان هر زمان می نگری بر فلک
عقد ثریا شود مایل بگسیختن
مه همه تن رو شده چون نگرد بر رخت
[...]
تا به کی ای چشم مست فتنه برانگیختن
دست نگارین بس است از پی خون ریختن
خون خود آخر به خاک بر درت آمیختم
با تو میسر نشد گرچه برآمیختن
توسن نازت چو شد رام به میدان حسن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.