شمارهٔ ۶۹۹
هر شب به پاسبان تو جان در میان نهم
آنگه رخ نیاز بر آن آستان نهم
گفتی رخم ببین و به جان منتم بکش
فرمان برم به دیده و منت به جهان نهم
پای مرا به قید وفا استوار کن
زان پیش کز جفای تو سر در جهان نهم
شبها ز شوق روی تو با چشم اشکبار
بنشینم و نظر به مه آسمان نهم
هر غم که یابم از تو نهان سازمش به دل
وانگه بر او ز داغ تو مهر و نشان نهم
مپسند کز تو صید بود بهره مند و من
محروم وار چشم به تیر و کمان نهم
جامی ز شیخ صومعه نگشود سر عشق
آن به که رو به خدمت پیر مغان نهم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...