شمارهٔ ۵۵۲
ای که چون غنچه دلی دارم از اندوه تو تنگ
همچو گل چند دورو باشی و چون لاله دو رنگ
جنگ من این همه با بخت از آن ست که تو
با همه صلح کنی با من دلسوخته جنگ
سر زلف تو به دست دگران می بینم
وه که سررشته اقبال برون رفت ز چنگ
گریه نقش خط سبز تو نبرد از دل ما
نشود پاک به شستن ز رخ آینه زنگ
عاقبت وادی هجر تو به پایان آمد
گر چه شد بارگی صبر در آن بادیه لنگ
گر نه صیاد ازل خواست شکار دل ما
چون کمان ساخت ز ابروی تو وز غمزه خدنگ
جامی دلشده را جام دل آن روز شکست
که درآمد به سر کوی تواش پای به سنگ
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...