شمارهٔ ۵۲۱
هر شب از آتش رخسار تو سوزم چو چراغ
رود از فکر سرزلف تو دودم به دماغ
سوزم از رشک چه سوزد کسی از داغ غمت
هر کس از داغ غمی سوزد و من از غم داغ
سایه بر عارض گلرنگ تو انداخته زلف
بر گل و لاله ز پر چتر سیه ساختمان زاغ
موسم گل در باغم چه گشایند به روی
غنچه ای نیست دل من که گشاید در باغ
چای برداشتم از دامن هر شغل که بود
تا به یاد تو نشستم پی زانوی فراغ
بوی پیراهنت از باد صبا می جستم
به گریبان گل و جیب سمن داد سراغ
جامی از نطق زبان بست چو نشناسد کس
نکته طوطی شکرشکن از کاغ کلاغ
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...