گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

من و خیال تو شبها و کنج خانه خویش

سرود بیخودی و آه عاشقانه خویش

به خون همی طپم از ناله های خود همه شب

کسی نکرده چو من رقص بر ترانه خویش

خیال خال تو بردم من ضعیف به خاک

چنانکه دانه کشد مور سوی خانه خویش

ز چشم سخت دلان دور دار عارض و خال

به سنگ خاره مکن ضایع آب و دانه خویش

سخن به قاعده همت آید ای واعظ

من و فسون محبت تو و فسانه خویش

خوشم به شعله این آه آتشین همه شب

مرا چو شمع سری هست با زبانه خویش

بر آستانه تو خاک شد سر جامی

چه می کشی قدم از خاک آستانه خویش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode