شبم چون دل ز تاب تب بسوزد
ز آهم بر فلک کوکب بسوزد
چنان از سوز دل شد قالبم گرم
که ترسم جامه از قالب بسوزد
لبت هست آتشین لعلی که هرگاه
خیال بوسه بندم لب بسوزد
به روز هجر ازان سوزم که باشد
چراغ از بهر آن تا شب بسوزد
ببر خاکسترم از راهش ای باد
مبادش زان سم مرکب بسوزد
رقیب خام هست از پختگی دور
ز یارب های من یا رب بسوزد
چو بر جامی شود سوز تو غالب
متاع هستیش اغلب بسوزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وگر مادر به منعم لب بسوزد
جگر بر شعلهٔ یارب بسوزد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.