ساقی بیا که میکده را فتح باب شد
پر کن قدح که دور شه کامیاب شد
در ده شراب ناب که جان و دل حسود
در بزم غم بر آتش حرمان کباب شد
از باده خوش برآ که به کف نیست غیر باد
آن را که جام عیش تهی چون حباب شد
عمری دعای جاه و جلال تو گفته ایم
منت خدای را که همه مستجاب شد
مه را فروغ عاریتی ناپدید گشت
وقت طلوع کوکبه آفتاب شد
هر خانه طرب که بنا کرد مدعی
سیلاب غم رسید و به یک دم خراب شد
جامی به گوش شاه رساندن نه حد ماست
گر خود ز لطف نظم تو در خوشاب شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی دعوت از ساقی برای پر کردن جام و لذت بردن از شراب است. شاعر به شادی و خوشی اشاره میکند و بیان میدارد که دلهای حسود در مهمانیهای غمگین، به آتش حرمان میسوزند. او از خداوند تشکر میکند که دعاهایش مستجاب شده و اشاره به نور خورشید دارد که ظلمت را از بین میبرد. در نهایت، شاعر از ویرانی خانههای شاد به دست غم و اندوه سخن میگوید و به اهمیت این لحظات خوش در زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و به ما در میکده خوشامد بگو. لیوانها را پر کن؛ زیرا حالا که شاه ما پیروز شده، زمان جشن و شادی است.
هوش مصنوعی: در یک دهکده، شراب با کیفیتی وجود دارد که در آن، حسودان در یک مهمانی غمگین، با دلی پر از درد و حسرت، در آتش ناامیدی میسوزند.
هوش مصنوعی: از نوشیدنی خوش لذت ببر، زیرا جز هوایی درون جام نیست. زمانی که جام شادی خالی شود، مانند حبابی ناپدید میشود.
هوش مصنوعی: ما سالیان سال برای بزرگی و عظمت تو دعا کردهایم و از خداوند سپاسگزاریم که همه این دعاها به اجابت رسید.
هوش مصنوعی: ماه با روشنایی موقتی خود ناپدید شد، زمانی که خورشید در آسمان طلوع کرد.
هوش مصنوعی: هر جایی که شادمانی و خوشی بنا شد، ناگهان غم و اندوه به سراغ آن آمد و همهچیز را ویران کرد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ما توانایی نداریم تا به شاه پیامی برسانیم، بلکه اگر تو از روی لطف و زیبایی اشعار خود به ما کمک کنی، میتوانیم به این هدف برسیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
[...]
آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد
دلها همه شکسته جگرها کباب شد
آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد
سرو سعادت از تف خذلان زگال گشت
و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد
از سیل اشک بر سر طوفان واقعه
[...]
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد
صد برج حرص و بخل به خندق دراوفتاد
صد بخت نیم خواب به کلی به خواب شد
آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.