گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

خاک کویش را پس از کشتن به خونم گل کنید

خانه ای سازید و جانم را در او منزل کنید

چون بریزد خون من این بس دیت کز بعد قتل

گاه گاهی نسبت خونم به آن قاتل کنید

حیف باشد خونم من در گردنش بهر خدا

پیش ازان دم کو کشد خنجر مرا بسمل کنید

تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب

ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید

من ندارم طاقت دیدار و او تاب نظر

پیش رویش پرده ای بهر خدا حایل کنید

نیست پیش اهل دل دردی ز بی دردی بتر

چند تدبیر دوا درد دلی حاصل کنید

چند درد سر کشد جامی ز گفت وگوی عقل

ای حریفان بازش از یک جرعه لایعقل کنید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode