گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

به خوبی خم ابروی تو مه نو نیست

چو شمع روی تو ماه آفتاب پرتو نیست

هزار زخم کهن بر دلم ز تیغ تو هست

بیا که مرهم آن جز جراحت نو نیست

قلم به نسخ خط مهوشان بکش کامروز

به حسن خط تو ماهی درین قلمرو نیست

دوم به راه غمت کز غبار غیر تهی ست

به جست و جوی تو چون من کسی تهیدو نیست

چه شد که مه زده خرمن تو روی گندمگون

نما که خرمن او در حساب یک جو نیست

چو روی او نتوان با حجاب هستی دید

دلا ببین دهنش وز وجود خود شو نیست

به نکته های حسن جامی این کمالت بس

که ساز نظم تو را جز نوای خسرو نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode