گنجور

 
جامی

هست اسم وجود حق رحمان

باعتبار العموم للاعیان

رحمتی در کمال بسط و سعت

مستفاد از «و رحمتی و سعت »

نیست غیر از وجود عام مفاض

بر حقایق ز واهب فیاض

اسم رحمان ازان بود مشتق

لفظ او خاص و معنیش مطلق

لفظ او بی وقوع سهو و غلط

می شود بر خدا مقول فقط

لیک معنیش شامل و عام است

کون را گشته خوان انعام است

عکس اینست حکم اسم رحیم

باعتبار الخصوص و التعمیم

هست اسم وجود حق اما

متخصص به موجب اشیا

بخشد از خوان رحمت القصه

طالبان وجود را حصه

لفظش افتاد بی خلاف و شقاق

بر حق و خلق جایزالاطلاق

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]