راهدانی مرید خود را دید
که به قصد نماز می کوشید
بهر تحریمه دست برمی داشت
باز ناکرده اش همی انگاشت
همچنین بارها مکرر کرد
شیخ را حال او مکدر کرد
گفت ای جاهل این طریقه کیست
امر حق یا نه قول و فعل نبیست
نیست کار تو کسب جمعیت
رو همی گو که کی کنم نیت
که سزاوار ریش و سبلت خویش
یا به مقدار حول و قوت خویش
یک دو گانه نماز بگزارم
صورت ظاهرش به جای آرم
پس به تکبیر دست ها بردار
کز تو کافی بود همین مقدار
تو کیی کز تو آن نماز آید
که قبول خدای را شاید
هر پریشان کجا به آسانی
جمع داند شد از پریشانی
سالها خون دیده باید خورد
تا شود فرد یکدم از خود مرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، راهدانی (مرید) در تلاش است تا به نماز بپردازد و همواره دستش را به قصد تحریمه بالا میبرد. اما شیخ از این رفتار او ناراضی و دلخور میشود و به او میگوید که این روش صحیح نیست. او به مرید میآموزد که هدف از نماز باید آن باشد که به واقعیات درونی خودش پی ببرد و به معنای واقعی آن عمل کند، نه اینکه تنها ظاهر نماز را حفظ کند. شیخ به او گوشزد میکند که کیفیت نماز و نیت درونی بسیار مهمتر از انجام ظاهری آن است و برای رسیدن به درک صحیح از نماز، نیاز به تجربه و سعی و کوشش طولانی مدت است.
هوش مصنوعی: رهبر، مرید خود را دید که با جدیت در تلاش است تا نماز بخواند.
هوش مصنوعی: به خاطر حرمت، دست خود را پس میکشید، حتی به آنچه هنوز انجام نداده بود، فکر میکرد.
هوش مصنوعی: شیخ به طور مداوم در حال تجربه چیزهای ناخوشایند بود که او را ناراحت کرده بود.
هوش مصنوعی: شخصی به نادان میگوید: آیا میدانستی این راهی که در پیش داری، حقی است یا از اقوال و اعمال پیامبر است؟
هوش مصنوعی: کار تو جمع کردن مردم نیست، پس چرا میگویی نیت نکنم؟
هوش مصنوعی: آدم باید به اندازهی توان و قدرت خود به کارهایی که انجام میدهد افتخار کند و به ارزشهایی که دارد، احترامی بگذارد.
هوش مصنوعی: نمازی میخوانم و میخواهم فقط ظاهر آن را انجام دهم.
هوش مصنوعی: پس دستهایت را برای تکبیر بلند کن، زیرا همین مقدار از تو کافی است.
هوش مصنوعی: تو کیستی که نمازی از تو به درگاه خداوند قبول شود؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی دچار آشفتگی و بینظمی است، نمیتواند به سادگی به آرامش و نظم برسد.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به کمال و پختگی، باید سالها سختی و چالش را تحمل کرد تا در یک لحظه، انسان بتواند از خود، مردی واقعی بسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.