جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر اول
»
بخش ۳۶ - در بیان سخن آن عارف که گفت دوستان همه عالم دشمنند و همه دشمنان دوستند
عارفی گفت هر که یارم شد
خصم جان امیدوارم شد
جوهر من مناسب خود یافت
رویم از حق به جانب خود تافت
مرد حق زان که را بتر داند
که دلش را ز حق بگرداند
وان که با من ز دشمنی زد دم
دوستدار من اوست در عالم
رویم از خود بتافت در حق کرد
قبله ام وجه حق مطلق کرد
که ازان به به پیش عاشق زار
که کند روی او به جانب یار
دشمنان خدا به مذهب من
دوستانند و دوستان دشمن
تا تو در بند نفس وسواسی
دشمن خود ز دوست نشناسی
نیست بر رهروان ستمگاره
هیچ دشمن ز نفس اماره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها از یک عارف بیانگر اعتقاد به ارتباط میان دوست و دشمن و شناخت واقعی درونی انسان هستند. عارف اشاره میکند که کسانی که به او یاری میرسانند، امیدواران به حق هستند، و کسانی که با او دشمنی میکنند، در واقع دوستان او در حقیقتاند. او میگوید که تنها کسی که به راستین بودن حق آگاه است، میتواند درک درستی از دوست و دشمن داشته باشد و از سر وسوسه نفس خود رهایی یابد. به عبارتی، دشمنیها و دوستیها نه بر اساس ظاهر، بلکه بر اساس اتصال به حقیقت و حق تشخیص داده میشوند و در این مسیر، انسان باید از وسوسههای نفس خود آزاد گردد تا بتواند راه را درست شناسایی کند.
هوش مصنوعی: عارفی بیان کرده است که هر کسی که به او محبت ورزد و دوستش داشته باشد، برای جانش منبع امید خواهد شد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ذات و وجود من به سوی خوبی و حقیقت راه یافته و از آنجا به سمت خودم نور میگیرد.
هوش مصنوعی: مرد حقی که درک درستی از مسائل دارد، میداند که اگر کسی از حق و حقیقت دوری کند، دل او از آنچه درست است، منحرف خواهد شد.
هوش مصنوعی: کسی که با من به خاطر دشمنی صحبت کند، در حقیقت دوست من است در این دنیا.
هوش مصنوعی: چهرهام از خودم رویگردان شد و در حقیقت، قبلهام به سمت حقیقت مطلق تغییر یافت.
هوش مصنوعی: عاشق دلسوختهای که همیشه به محبوبش مینگرد و به سوی او میرود، بهتر از آن کسی است که از فکر و خیال آن محبوب دور میشود.
هوش مصنوعی: دشمنان خدا به باورهای من نزدیکترند و دوستانم به من آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: هرگاه که درگیر خواستهها و هواهای نفسانی خود باشی، هرگز نمیتوانی دوست واقعی خود را از دشمن تشخیص دهی.
هوش مصنوعی: بر سر راه مسافران، ستمکار هیچ دشمنی نمیتواند باشد جز نفس خودشان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.