بخش ۱۰۸ - در بیان آنکه ارباب عزلت و اصحاب خلوت بر سه طبقه اند طبقه اول آنکه نیت ایشان در عزلت و خلوت اجتناب از شر انام و اتقا از ضر خواص و عوام باشد
آن یکی از همه جهان بجهد
تا ز آسیب گمرهان برهد
کند از نفع و ضرشان حذری
تا نبیند ز شرشان شرری
رمد از خلق در سرار و جهار
تا زید ایمن از شرار و شرار
ای بسا کس که خرمنی اندوخت
جست ناگاه یک شرار و بسوخت
دوستداران که نیکخواهانند
روز دزدان و عمر کاهانند
روز عمر تو را به حیله و ریو
آلت دد کنند و عدت دیو
گاه هم پنجه ددت سازند
گاه در دام دیوت اندازند
بخردی گوهر خرد سفته است
مار بد به که یار بد گفته است
مار بد جز به گرد تن نتند
یار بد عقل و دین ز بن بکند
مار بد گر بیفکنی سنگی
جهد از خانه تو فرسنگی
رستن از یار بد بود دشوار
در ببندی در آید از دیوار
مار بد جز به عمرهای مدید
ناید اندر سرا و خانه پدید
باشد آسان ازو حذر کردن
نقد جان از کفش بدر بردن
یار بد از فسون و افسانه
با تو همخوابه است و همخانه
کی دهد دست رستن از کیدش
یا بدین پای جستن از قیدش
مار بد چون بینی اش دانی
یار بد را شناخت نتوانی
بس که خون جگر بباید خورد
تا شود آشکار جوهر مرد
مار بد خصم این جهان باشد
یار بد خصم جاودان باشد
آن تخاصم که اهل نار کنند
همه از جهد و جهل یار کنند
جهد کرده قوی ز جهل و عما
تا نگیرد ضعیف راه وفا
برده فرمان ضعیف و مانده قوی
بهر فرمانبریش ضال و غوی
شاید ار آن خلاف این کردی
به وفاق این هوای دین کردی
هر دو با یکدگر چو یار شدند
جاودان خوار و خاکسار شدند
چون شود دور این جهان سپری
همه از یکدگر شوند بری
غرق آتش جوارح و اعضا
یلعن البعض منهم بعضا
سروران رنج پیروان جویان
قول لامرحبا بهم گویان
پیروان در عتاب با آنان
ورد لامرحبا بکم خوانان
ظلم جو دست خود گزان کای کاش
رفتمی بر ره پیمبر فاش
یار نگرفتمی فلانی را
دل نیازردمی جهانی را
صافی است این سخن ز شوب غرض
رو ز قرآن بخوان و یوم یعض
دور باش از در خدا دوران
راه هجرت گزین ز مهجوران
زانکه آسان ز شرشان دوری
ندهد دست جز به مهجوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان خطرات دوستان بد و تأثیرات منفی آنها بر زندگی انسان میپردازد. شاعر تاکید میکند که حتی اگر فردی تلاش کند از این دوستان بد جدا شود، این کار دشوار است و ممکن است همچنان در دام آنها بیفتد. او به این نکته اشاره میکند که دوستان بد عقل و دین را مخدوش میکنند و برای رهایی از این روابط مضر، نیاز به هوشیاری و دقت داریم. همچنین، شاعر به تضاد میان دوستان خوب و بد اشاره میکند و میگوید که ارتباط با افراد نیکو به انسان آرامش میبخشد، در حالی که یاران بد فقط مشکلات و رنج را به دنبال خواهند داشت. در نهایت، او توصیه میکند که باید از شر این افراد دوری کنیم و به سوی دوستان و ارتباطات سالم گرایش داشته باشیم.
هوش مصنوعی: او از تمام دنیا فرار میکند تا از آسیب و ضرر گمراهان رهایی یابد.
هوش مصنوعی: انسان باید از سود و زیان دیگران دوری کند تا از آسیب و ضررهای آنها در امان بماند.
هوش مصنوعی: از مردم دور باش و خود را از آتش و بلاها در امان نگهدار، تا بتوانی از خطرات و آسیبها در امان بمانی.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد با زحمت و کوشش فراوان ثروتی جمع میکنند، اما ممکن است یک حادثه ناگهانی همه تلاشهایشان را بر باد دهد و آنچه را که ساختهاند نابود کند.
هوش مصنوعی: دوستداران واقعی، کسانی هستند که برای دیگران خیرخواهی میکنند و در مقابل، افرادی که فقط به فکر منافع خود هستند، مانند دزدان و عمر کوتاهاندیش هستند.
هوش مصنوعی: روزهای عمرت را به فریب و نیرنگ در اختیار توهینکنندگان و بدخواهان قرار میدهند.
هوش مصنوعی: گاهی با دست خود به موفقیت میرسی و گاهی در دام مشکلات و موانع گرفتار میزنی.
هوش مصنوعی: عقل و خرد ارزشمند هستند و انسان باید از آنها بهرهمند شود. وجود دوستان بد و ناسازگار، از داشتن دوستیهای نیکو و خردمندانه بهتر است.
هوش مصنوعی: مارهای بد فقط به دور بدن میپیچند، همانطور که دوست بد میتواند عقل و دین آدم را از ریشه بکند.
هوش مصنوعی: اگر مار بدی را از خانهات دور کنی، سنگی از دور پرتاب میکند.
هوش مصنوعی: رهایی از شریک یا دوست بد کار آسانی نیست، چرا که وقتی در را ببندی، ممکن است او از طریق دیوار وارد شود.
هوش مصنوعی: مار بد فقط در عمرهای طولانی وارد خانهها نمیشود.
هوش مصنوعی: میتوان به آسانی از او دوری کرد، اما دشوار است که جان را از دست داد.
هوش مصنوعی: دوست بد، با ترفندها و داستانهایت، با تو همخواب و همخانه است.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند ما را از دام فریب او نجات دهد یا از چنگال قید و بند او رها کند؟
هوش مصنوعی: وقتی مار بد را ببینی، نشانهاش را میشناسی، اما نمیتوانی یار بد را به آسانی بشناسی.
هوش مصنوعی: برای آنکه ماهیت حقیقی انسان نمایان شود، باید سختیها و دردهای زیادی را تحمل کند.
هوش مصنوعی: دشمن این دنیا مانند یک مار است، اما دشمن در جهان جاویدان همیشگی خواهد بود.
هوش مصنوعی: کسانی که در آتش عذابی به سر میبرند، به دلیل تلاش و نادانی خود به این وضعیت دچار شدهاند.
هوش مصنوعی: کسانی که از روی نادانی و جهالت تلاش میکنند، نمیگذارند افراد ضعیف به مسیر درست و وفاداری برسند.
هوش مصنوعی: افرادی که ضعیف و ناتوان هستند، به راحتی به دست دیگران فرمان میبرند، اما افراد قوی و توانا به دلیل قدرتشان، نمیتوانند به سادگی زیر سلطه دیگران قرار بگیرند و در این میان گم و سردرگم میشوند.
هوش مصنوعی: شاید اگر به این توافق و همنظری برسی، از آن رفتار نادرست خود دست برداری و به این فضای دینی توجه کنی.
هوش مصنوعی: وقتی هر دو با هم دوست و همراه شدند، در این حال به طور دایمی به خوار و حقیر تبدیل شدند.
هوش مصنوعی: وقتی که این دنیا به پایان برسد، همه از یکدیگر جدا خواهند شد.
هوش مصنوعی: در این بیت، به وضعیت ناگواری اشاره شده است که افراد در آتش درد و رنج گرفتار شدهاند و اعضای بدنشان در حال عذاب کشیدن است. در این میان، آنها یکدیگر را سرزنش میکنند و از همدیگر شکایت دارند. این نشاندهندهی همدلی در درد و رنج، اما همچنین حس انتقامی و نفرین از یکدیگر است.
هوش مصنوعی: مقصود از این بیت این است که بزرگواران و سران، در عذاب و رنج پیروان خود هستند و به کسانی که در جستجوی حقیقت و پرستش آنها هستند، خوشامد نمیگویند و به آنها روی خوش نشان نمیدهند.
هوش مصنوعی: پیروان در حال رنجاندن و سرزنش کردن آنان هستند و به همراه این سرزنشها، عبارات خوشامدگویی را میخوانند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر آرزو میکند که کاش میتوانست در مسیر پیامبر حرکت کند و از ظلم و ستمی که از سوی ظالمین بر او وارد میشود، فرار کند. این آرزو نشاندهندهی longing و نیاز شاعری به رهایی از شرایط سخت و ناگوار است.
هوش مصنوعی: اگر یار و محبوب خود را نداشتم، دل کسی را نمیآزردم و هیچ کس را نمیرنجانیدم.
هوش مصنوعی: این سخن بیپرده و خالص است، پس از هدفهای نابجا دوری کن. از قرآن بخوان و درباره روزی که انسان از اعمالش پشیمان میشود، فکر کن.
هوش مصنوعی: از درِ خدا دوری کن و راه هجرت را انتخاب کن، از کسانی که ترک شدهاند و بیخبرند.
هوش مصنوعی: زیرا کسی نمیتواند به راحتی از شر آنها خلاص شود مگر اینکه تنهایی را انتخاب کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.