ای دُرج ثمین تو گهربار
لعل شکرین تو شکر بار
باغی ست رخت ز بس لطافت
آورده بنفشه های پر بار
از دل ننشست جوش عشقت
وین دیگ هنوز هست بر بار
سروی ست قدت که هست بر وی
نسرین و گل و بنفشه بر بار
باری ست گران جدایی دوست
این بار زیاده تر ز هر بار
بر من ستم زمانه بس نیست
کاندوه تو می خورم به سربار
ساقی بده آن شراب گلرنگ
من توبه شکسته ام دگر بار
چون چشم جلال در غم عشق
من ابر ندیده ام گهربار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.