داری اشرف زنی که چون می بست
بر کمان دو ابروی او زه
خلقی اندر خیال او بی خواب
عالمی بر جمال او واله
پشت... نی فراخ و ساقی گرد
حلقه ای تنگ و جفته ای فربه
دوش تا صبح پیش چاکر بود
به سرانگشت پا نشستم و ده
آن چنان آرزوی... یر کند
کآرزوی غدا کند ناقه
دو سه سگ بچّه از تو زاییده ست
اوّلین بچّه چون فکند از زه
خشک شد سعری خری که نبود
آن چنان گاو ریش در صد ده
رکن دین آنچه از نجاست محض
گرمیی بود و این زمان چو کره
دومین بچّه چون بزاد از تو
نازکی شد که عقل گفتا زه
سیُمین بچّه چون برون آمد
این یکی روشن است بر که و مه
در عوض مولنا ی مسکین را
ملک الموت گفت بسم اللّه
نام ایشان نهادی اینها را
همچو سیبی که خوانی آن را بِه
خود ندانی تو این قدر که هنوز
خاک ایشان ز خون اینها به
نوبت رحلت تو است این بار
خواه آدینه باش و خوه شنبه
گنده... س مادری که در راه است
این یکی را تو نام خویش بنه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی یک زن و آرزوهای عاشقانه پرداخته است. شاعر درباره ابروهای زن، جذابیت او و تاثیر شگفتانگیز او بر دلهای دیگران سخن میگوید. او به وضوح احساسات خود را بیان کرده و از خواب و بیداری به خاطر عشق و زیبایی این زن حرف میزند. او همچنین به تولد فرزندانی اشاره میکند و نگرانیهایش را درباره آینده و مرگ بیان میکند. در نهایت، به نوعی تقدیر از زندگی و فراز و نشیبهای آن میپردازد و این که باید فرزندانش را به یادگار بگذارد. این شعر نمایانگر احساسات عمیق و تفکرات شاعر درباره عشق، زندگی و مرگ است.
هوش مصنوعی: تو زنی برتر داری، که وقتی ابرویانش را به حالت قوس در میآورد، همچون زه کمان میچسبد و زیباییاش دوچندان میشود.
هوش مصنوعی: مردمی در خیال او بیخواب و آرام هستند و در جهانی که جمال او را میپرستند، مجذوب و شگفتزدهاند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به یک فضای اجتماعی یا جشنی است که در آن مردم دور هم جمع شدهاند. "پشت نی فراخ" به معنای فضای بزرگ و آزاد است و "ساقی" به شخصی اشاره دارد که مشروب میریزد و به مهمانان میدهد. "حلقه ای تنگ" نشاندهنده نزدیکی و صمیمیت جمعیت است و "جفته ای فربه" به حضور افرادی با نشانههای فراوان و شاید شادی اشاره دارد. به طور کلی، تصویر فضای شاد و دوستانهای را به نمایش میگذارد که در آن افراد در کنار هم به شادی و پذیرایی مشغولند.
هوش مصنوعی: دیروز تا صبح، در کنار خدمتگزار بودم. به آرامی و با احتیاط بر روی نوک انگشتان پا نشستم و گوش کردم.
هوش مصنوعی: آرزوی او چنان بزرگ و شدید است که مانند شتری که برای فردا سفر میکند، میتواند به او شتاب بدهد.
هوش مصنوعی: چندین توله سگ از تو به دنیا آمدهاند و اولین آنها وقتی که به دنیا آمد، به زمین افتاد.
هوش مصنوعی: سهراب، آن خری که خشک شده، شبیه به گاوی نیست که ریش داشته باشد و در صد ده بار بچرخد.
هوش مصنوعی: اصل دین همان چیزی است که خالص و پاک است. در حال حاضر، این موضوع مانند کرهای است که نشاندهندهی صفا و خلوص است.
هوش مصنوعی: دومین فرزند وقتی به دنیا آمد، آنقدر نازک و لطیف بود که عقل از این لطافت حیرت کرد.
هوش مصنوعی: سومی بچه که به دنیا آمد، مشخص است که به چه کسی شباهت دارد و چهرهاش مانند ماه است.
هوش مصنوعی: به جای اینکه مولانا مسکین را بترساند، ملک الموت با عبارت "بسم الله" به سراغ او آمد.
هوش مصنوعی: نام آنها را گذاشتی، مثل اینکه سیب را به نام "به" صدا کنی.
هوش مصنوعی: شاید خودت متوجه نیستی که هنوز خاک این افراد به خاطر خون اینها آغشته است.
هوش مصنوعی: این بار نوبت رفتن توست، مهم نیست که در روز جمعه باشد یا شنبه.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مادری که در انتظار فرزندش است، این فرزند را به نام خود بخواند. یعنی این فرزند به نوعی نمایانگر خود او و ارتباط نزدیکشان خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاه آرامیده و گه ارغنده
گاه آشفته و گه آهسته
ای مرا همچو جان و از جان به
بامدادان نشاط کن، برجه
دی به مهرست مهربانی کن
کز همه چیز مهربانی به
سخن از عز ملک سلطان گوی
[...]
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
بار حرص و حسد زدوش بنه
هر چه داری بخور، بنوش و بده
اسمعه ممّن قاله تزدد به
شعفا فطیب الورد من اغصانه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.